پنجشنبه، اردیبهشت ۲۲، ۱۳۸۴

در اين وبلاگ شهر چه خبره ؟


يواش تر ! فرصت بدين ! چه خبره ؟ من نميدونم به كي گوش كنم و به كي برسم !


اين چيه كه مجيد گفته و تمدن از ديدنش جوش آورده و اين چيه كه اين غربي نوشته و آقا ناصر غير معمولي وبلاگشهر ما رو عصباني كرده !


ميخوام از ياد ببرم كه وبلاگشهر ما با شهر قصه تالار سنگلج فرق داره ! اگه الپر به لابي قدرتي وصله ، كه خدا نكنه اينجوري باشه ، بايد براي علي تمدن با اون نوشته اش اظهار تاسف كنم كه آزادي رو به قيمت پارتي بازي حكومتي ميخواد !


پس دعوا براي چيه ؟ اين همه مرافه و جنگ و جدل و لوگو ساختن و در خواست آزادي كردن واسه چيه ؟ نكنه اگر آقاي مير حسين موسوي هم كه ايشان براشون صغري و كبري چيدن ميومدند باز هم لابي قدرتي ميشد و ازش در حمايت از ازادي ادميان صحبت ميشد ؟


البته همان روزها مطلب كوتاهي برايش نوشتم و از او خواستم كه فيلم اعتراض كيميائي را با آدرسي كه به او دادم ببيند ( البته الان ديگر صفا تماشاخانه اش را تعطيل كرده ) . و ايشان هم به نوشته ام در تاريخ جمعه بيست و سوم مرداد ماه با يك علامت تعجب لينك دادند !


تو را به خدا بگذاريد دهنم از اين حمايت و حمايت بازيها بسته بماند . اين مطلب عرفان را بخوانيد كه من براي همچين روزهائي نگهش داشته بودم .


تو اين وبلاگستان فارسي چه خبره ؟


به كجا داريم ميريم ، كو تفاهم ، كو همدلي ، كو اون چيزي كه ازش به نام نقد ياد ميكنيم ولي محترمانه فحش ناموسي حواله ميكنيم .


مطلبمو با عجله نوشتم ، مجبور شدم لينكهاي زيادي بدم كه بتونم خوانندمو راهنمائي درست بكنم . بخشيد ، سر فرصت باز تر خواهم نوشت .

هیچ نظری موجود نیست: