پنجشنبه، فروردین ۱۰، ۱۳۸۵

تعويق رسيدگی اصلاح قوانين مهاجرت آمريکا در سنای آمريکا


درحالی که هزاران تن ازدانش آموزان دبيرستانی آمريکا دراعتراض به لايحه ای که مجازات مهاجران غيرقانونی را افزايش می دهد بارديگر کلاس های درس را مورد تحريم قرارداده اند، مجلس سنای آمريکا رسيدگی وبحث درباره اصلاح جامع قوانين مهاجرتی آمريکا را به تعويق انداخت


چهارشنبه، فروردین ۰۹، ۱۳۸۵

انرژي هسته ائي حق مسلم ماست


باز هم شاهكاري ديگر از نيك اهنگ كه بدون شرح به آن لينك ميدهم تا قدر خستگي از تنتان بيرون رود ، من به نوعي شيفته ذهن خلاق اين جوان هستم شما هم ببينيد

سه‌شنبه، فروردین ۰۸، ۱۳۸۵

تاريخ، رضا شاه را معمار ايران نوين مي شناسد


خطاب به سفير کبير انگليس: تذکر مي‌دهم که اگر من بعد به اين لهجه و به اين طرز با من طرف گفتگو بشويد، ترجيح خواهم داد که رشته مناسبات خود را با تمام مأمورين دولت انگليس پاره کنم


ايكاش ديكتاتور باشيم ولي به نفع جامعه و سرزمينمان نيز كاري كرده باشيم . لينك به اين مطلب را در بلاگ نيوز پيدا كردم كه آشيل گرامي آن را ارسال كرده بود . حيفم امد كه چند تا خواننده ائي نيز از اين طريق پيدا نكند . بخوانيد و با اندك سواد تاريخي يكا يكمان به قياس بنشينيد

دوشنبه، فروردین ۰۷، ۱۳۸۵

" پناهندگي از نوع " مقاماتي


فرزندان رئيس پيشين فدراسيون شمشيربازی که از مسئولين وزارت امور خارجه بوده و سالها در سفارتخانه های ايران در کوبا و عربستان فعاليت داشته، به کشور قطر پناهنده شده و با تغيير نام و مليت خود، به عضويت تيم شمشيربازی اين کشور در آمده اند

یکشنبه، فروردین ۰۶، ۱۳۸۵

قوانين جديد پناهندگي در سوئد


براي اينكه در جريان آخرين اخبار قوانين پناهندگي در كشور سوئد قرار بگيريد و تفاوت جديد ترين موارد قانوني را در مقايسه با قبلي مطلع شويد به اين صفحه مراجعه كنيد

شنبه، فروردین ۰۵، ۱۳۸۵

همبستگي با پناهندگان ايراني


اينهم وبسايتي كه قبلا معرفي كرده بودم ولي الان خيلي كامل تر و بهتر شده ، به هر حال خوندنش براي اونهائي كه پناهجو هستند و يا ميخواهند در اين باره اطلاعاتي داشته باشند بد نيست


جمعه، فروردین ۰۴، ۱۳۸۵

رابطه مهاجرت و خوشبختي


يكی از خواننده هام از ايران برام ايميل داده بود و ازم پرسيده بود که با توجه به اينکه سال آخر فوق ليسانس کامپيوتر رو داره تموم ميکنه , چجوری ميتونه اقامت آلمان رو بگيره


چهارشنبه، فروردین ۰۲، ۱۳۸۵

كمتر شدن درخواست پناهندگي در كشورهاي صنعتي


ميزان پناهچويان ايرانی به ثبت رسيده در کشورهای اتحاديه اروپا در سال 2005، 7720 نفر می باشد که کاهشی برابر 13% را نشان ميدهد


سه‌شنبه، فروردین ۰۱، ۱۳۸۵

وبلاگستان فارسي ، سال نو همگي شما مبارك

قبلا يه سال نو مبارك باشه به تمامي هموطنان خود گفتم و ديدم به خاطر تشكر ار ايميلهائي كه دوستان براي سال نو ميفرستند و يا در كامنتها مينويسند و يا در گروههاي خبري موجود در ياهو به دستم ميرسه هم يه سال نو مبارك باشه ويژه خدمت اين عزيزان داشته باشم تا نخوام دونه به دونه واسه همه ايميل و يا كامنت بزارم . به هر حال در هر كجاي دنيا كه هستين سال نو بر شما و خانوادتون مبارك باشه

دوشنبه، اسفند ۲۹، ۱۳۸۴

سال نو مبارك باد



گفتم شايد وقت نشه كه فرا رسيدن نوروزي ديگر از بهار زندگي تك تك هموطنان و انهائي كه جشن باستاني خود را ارج مينهند ، را تبريك بگويم . براي تمامي نوروز دوستان افغان و تاجيك و ..... و از فرسنگها دور اميدوارم كه سالي پر از نشاط و شادي و موفقيت پيش روي شما عزيزان قرار گيرد . از تمامي عزيزاني كه با ايميل و يا در قسمت كامنت ابراز محبت ميكنند نيز پيشاپيش سپاسگزارم

شنبه، اسفند ۲۷، ۱۳۸۴

بريتانيا جزئيات مقررات جديد مهاجرت را اعلام کرد


دولت بريتانيا جزئيات طرح خود برای ايجاد تغييرات قابل توجه در مقررات ناظر بر مهاجرت، برای کسانی که قصد کار يا تحصيل در بريتانيا را دارند اعلام کرده است


جمعه، اسفند ۲۶، ۱۳۸۴

تبعيض در اروپا


همه‌ی انسانها با يكديگر برابرند. اما كجا، چه وقت و در برابر چه كسی و چه نهادى؟ اين پرسشی است كه بايد در همه جای جهان به يكسان مطرح شود تا درجه و راه‌های برون رفت از تبعيض نژادى، جنسى، بدنی و عقيدتى، مشخص و ملموس گردد


پنجشنبه، اسفند ۲۵، ۱۳۸۴

خشم جوانان مسلمان در اروپا - بخش دوم


در اروپا نسلی تازه از جوانان مسلمان شکل گرفته است که با اين جامعه احساس بيگانگی می کنند و خشم آنها می تواند سيمای افراطی به خود بگيرد. راجر هاردی مفسر بی بی سی در امور جوامع اسلامی، تأملات خود را در جريان تهيه برنامه ای سه قسمتی بيان کرده است


لينك قسمت اول را قبلا در همين جا خوانده بوديد اين هم قسمت دوم مطلب . اين را هم اضافه كنم كه جوانان مسلمان مراكشي در كشور بلژيك نيز كماكان داراي همين مسائل ميباشند و اين در حالي است كه مسلمانان بيشماري در اروپا زندگي ميكنند كه از راديكال بودنشان به شدت و حدت مراكشيها خبري نيست ، مثل سوداني ها ، مصريها ، فلسطينيها و يا خود ايرانيها

چهارشنبه، اسفند ۲۴، ۱۳۸۴

عروسان سفارشی - ازدواج پُستی


درآلمان ودر ميان سيل مهاجرين ايرانی بعد از انقلابِ 1357، کودکان، نوجوانان و جوانانی ميباشند که بخصوص در دوران جنگ ايران و عراق تنها و بدون سرپرست به خارج از کشور( آلمان ) فرستاده شدند. اغلب اين کودکان و نوجوانان از طرف ادارة جوانان آلمان سرپرستی شده و کمتر در بين خانواده، اقوام و يا دوستان بوده اند


سه‌شنبه، اسفند ۲۳، ۱۳۸۴


اعصاب خرد يا اعصاب خورد


مطلبي در بي بي سي فارسي خواندم در ارتباط با مهاجرت كاوه يغمائي به كانادا و پيوستنش به خانواده در ان ديار و خلاصه كلي داستان هاي ديگر از وضعيت و شرايط كارهاي هنريش در ايران


اما چيزي كه نظرم را جلب كرد گاف بزرگ نويسنده فارسي زبان شبكه بي بي سي بود كه از ان عكسي هم گرفتم تا شما هم ببينيد


شايد هم من اشتباه ميكنم ، اگر اشتباه ميكنم شما راهنمائي كنيد ، اعصاب خورد يا اعصاب خرد

دوشنبه، اسفند ۲۲، ۱۳۸۴


چهارشنبه سوري در بلژيك


امسال در بروكسل ميتوانيد در مراسم چهارشنبه سوري كه رستوران اصفهان در نظر گرفته حضور به هم رسانيد و هم چنين در شهر آنتورپن نيز ميتوانيد طبق راهنمائي كه توسط اين افيش مقابل آمده زردي خود را به ديگران بدهيد و از انان قرمزي مطالبه كنيد


روي عكس كليك كنيد تا با بزرگنمائي آن ، در جريان چگونگي برگزاري اين مراسم قرار بگيريد

یکشنبه، اسفند ۲۱، ۱۳۸۴



بدون شرح


گويا اين كاريكاتوريستهاي محترم و داستان كارتون هاشون سر دراز داره و در همه جاي دنيا دست به كار شدند و فكر هاي نابشون را روي كاغذهاي چهار خونشون ميارن


به هر حال اينهم يكي از اونهاست كه در يكي از همين وبلاگستانهاي خارجي ديدم و گفتم كه شايد براي عده ائي كه نديدند جالب باشه به هر حال اگر ديدين من همين روزها مورد ضرب و شتم قرار گرفتم و يا خواندن وبلاگم رو تحريم كردند ، تعجب نكنيد . فقط سريعا يه لوگو در حمايت از من درست كنيد و قبل از اينكه اين آقاي وزير ارشاد بخواد قوانيني براي وبلاگ و وبلاگ نويسي درست كنه ، ما رو از دست اينها نجات بدين


اگر هم خواستين كاريكاتورهاي بيشتري از همين وبسايت ببينين يه سر به اينجا بزنين

شنبه، اسفند ۲۰، ۱۳۸۴

بدون دخترم هرگز


براي چندمين بار ، اگر از شبكه تلويزيون كابلي در بلژيك استفاده ميكنيد ميتوانيد امشب فيلم بدون دخترم هرگز را از اين شبكه ببينيد


البته اگر تا به حال اين فيلم را نديديد و يا قصد دوباره ديدنش را داريد ميتوانيد راس ساعت هشت و پنجاه دقيقه به تماشاي ان بنشينيد


Not Without My Daughter (1991)

When her marriage to an Iranian doctor falls apart, an American woman tries to escape from Iran with their daughter.

جمعه، اسفند ۱۹، ۱۳۸۴


مهاجرت به ممالك خارجه


آقا جان ، خانوم عزيز
اگر ايران ويلا داشتي و يا كارخونه ، اگر تحصيلكرده هستي يا بيسواد ، اگر با فرهنگ هستي و ادعا اين قضيه رو داري و اگر هم بي فرهنگ و همراه با ناهنجاريهاي اجتماعي دست بگريباني ، و يا اگر هرچه كه هستي و ميخواهي به خارجه بيائي و زندگي راحت تري داشته باشي ، خوب گوشات و باز كن و چشات و تيز كن و اين آگهي هاي وبسايتهاي مختلف رو در باره زندگي بهتر در خارج از كشور - اونهم تضميني - رو بريز دور ..... بريز دور


چند روز پيش سر مسئله اي با هاله عزيز و از طريق ايميل سرگرم گفتگو بودم تا اينكه هاله با توجه به سالها عمري كه از خود اين بنده در كشور فخيمه بلژيك گذشته ما را به اين مطلب از وبلاگ ژرفا رهنمون كرد


ژرفا از خوانندش خواسته مطلب رو تا آخر بخونن و من هم ازتون ميخوام كه اگر به هر شكلي تصميم دارين به خارجه عزيمت كنين تا ته اين مطلب رو كه به نوعي ما هم تجربه كرديم ، بخونين


ديشب که با مامانم حرف می زدم گفت رفته بوده آرایشگاه ، خانم آرايشگر بهش گفته که نمی دونم کدوم يکی از آشناهاش که توی سفارت استراليا کار می کنه گفته که به آرایشگرها و مهندس های مکانيک و الکترونيک که بيان استراليا، فورا پاسپورت استراليايی ميدن و به اصطلاح سيتيزن ميشن !!!! اين چرت و پرت ها رو گوش نکنيد بابا جان


هر کس بياد اينجا، بعد از اينکه قبول شد ، بايد دو سال توی استراليا باشه ، دو سال از ۵ سال که يکسالش هم بايد پشت سر هم باشه- که بتونه سيتيزن بشه و پاس بگيره. تازه مثه اينکه می خوان اين مدت زمان رو بيشتر هم بکنن. شايد بشه ۳ سال. شايد هم شده الان چون من مدتی هست که سايت مهاجرت رو نخوندم



يکی ديگه گفته بود که دانشجوهايی که ميان اينجا با ويزای دانشجويی ، به هيچ عنوان بعد از اتمام درسشون نمی تونن بمونن. اين هم چرت ه ! دانشجويی که اينجاست، هر وقت ۱۲۰ امتيازش کامل شد می تونه اقدام کنه برای مهاجرت. حتی اگه بعد از اتمام درسش اقدام کنه، تا زمانيکه درباره پرونده اش تصميم بگيرن - که حدودا ۶ ماه طول ميکشه - بهش ويزا ميدن که توی استراليا بمونه


اگر هم دوباره بخواد درس بخونه - چه برای مقطع بالاتر و چه برای پايين تر يا هر چی - باز هم بهش ويزا ميدن ، به شرطی که شرايطی رو که می خوان داشته باشه. اين اطلاعات رو من از جلسات مخصوصی که دانشگاه برای دانشجوهای خارجی ميذاره ، دارم
چند نفر از اداره مهاجرت ميان و به تمام سوالات اينجوری جواب ميدن

هر کسی با هر مدرکی که از ايران بياد اينجا بايد مدتی اينجا دوباره درس بخونه و مدارک اينجا رو بگيره تا بتونه کار پيدا کنه. حتی اگر بخواهيد بريد توی يه کافی شاپ يا بار کار کنيد، يا به عنوان بادی گارد جلوی در رستوران بايستيد ، يه سری دوره های کوتاه مدت - چند روزه - هست که حتما بايد بگذرونين و مدرکش رو بگيرين تا بتونين توی اين زمينه کار پيدا کنين


مسئله مهم ديگه سابقه کار ه . مثلا فروشگاه لباسی که آگهی استخدام فروشنده زده پشت شيشه اش ، وقتی ميرين تو و ميگين که حاضرين اينجا کار کنين، ازتون می پرسه که آيا سابقه کار در اين رشته داريد يا نه. اگه بگيد نه، احتمالش خيلی کمه که بهتون کار بدن اگر هم الکی بگين آره که سه سوت متوجه ميشن. هيچ چيزش به ايران شباهت نداره. خلاصه اگر از کسی چيزی شنيدين درباره مهاجرت به استراليا و شرايط اقامت، بهتره اول برين توی سايت اداره مهاجرت و از صحتش مطمئن بشين



يکی از بهترين استادهای طراحی صنعتی مون دو سال پيش با خانمش رفت کانادا. می تونم بگم باسوادترين استاد طراحی صنعتی توی دانشگاه سراسری و آزاد بود. تنها کسی بود که زبان انگليسيش خيلی خوب بود و اطلاعاتش کاملا به روز بود ، مثه بقيه فسيل نبود ! بعد از مدتی از بچه ها شنيدم که اونجا به عنوان دربان بانک - در واقع بادی گارد - کار می کنه


اين بنده ی خدا فقط يه کوچولو خالی بند بود. قبل از اينکه بره کلی به بچه ها گفته بود که من عضو هيئت علمی اين دانشگاه و اون کالج کانادا هستم. به خودم گفته بود يکی از مشاورهای دانشکده طراحی صنعتی دانشگاه کارلتون در اتاوا ست که من داشتم براش اپلای می کردم. خلاصه اينکه بچه ها کلی بهش می خنديدن که دربان بانک شده. ولی واقعا همينه


هرچقدر هم که در ايران خفن بوده باشيد بايد اين رو قبول کنين که توی کشورهای جهان اول هيچکس برای سابقه کاری تون در ايران تره هم خورد نمی کنه. به مدارک دانشگاهی تون هم در صورتی اهميت ميدن که باز بخوای توی مملکتشون درس بخونی و دوره بگذرونی
خيلی از خود استراليايی ها يا آمريکايی ... حداقل يه بار توی عمرشون يه کار اين شكلي داشتن . مثلا توی کافی شاپ يا رستوران يا بار به عنوان گارسون يا کسيکه قهوه رو درست می کنه کار کردن


اکثر کارمندهای اينجور جاها هم دانشجوها هستن. دانشجوی ليسانس و فوق و دکترا. هيچ هم عار نيست به خدا. پدر من وقتی توی آمريکا درس می خونده و دو تا رشته رو - معماری و مهندسی ساختمان- هم با هم می خونده و با ليسانس ادبيات انگليسی هم رفته بوده اون طرف، يه مدتی توی رستوران به عنوان آشپز کار می کرده و ظرف هم ميشسته و ميز هم پاک می کرده تا بعد تونسته جايی به عنوان نقشه کش ساختمان کار پيدا کنه. هميشه هم از اون موقع ها با خنده برای همه تعريف می کنه


ولی الان انگار مد شده که يه سری از اينهايی که از ايران ميان بيرون به فک و فاميل هاشون در ايران ميگن که از همون روز اول وزير و وکيل و مدير شدن ! والا طول ميکشه تا آدم شغل دلخواهش رو پيدا کنه. بنده هم که مثلا خيلی شغل مرتبط با رشته ام پيدا کردم و فروشنده و طراح جواهر هستم، هر روز صبح وظيفه دارم وقتی ميرم مغازه تمام شيشه های ويترين ها رو تميز کنم. هيچ اهميتی هم نداره که از وقتی چشم باز کردم توی خونه مون کلفت و نوکر داشتيم و من قبلا توی عمرم يه بار شيشه خونه خودم رو تميز نکردم يا الان دانشجوی فوق هستم و بقيه ی اعضای شرکت همه حداکثر ليسانس دارن


گاهی هم بهم ميگن که مثلا فلان ويترين خوب تميز نشده يا چرا لکه است. يه سری هم توی دانشگاه کار می کنن يا بورسيه هستن يا دانشگاه بهشون کمک هزينه ميده که خيلی خوبه ولی اگه بخوان درآمد بيشتری داشته باشن باز اوضاع همينه . اينايی که خارج از ايران هستن بايد اين چيزها رو بنويسن تا ملت با خواب و رويا بلند نشن بيان اينجا بعد آقای مدير عامل يا دکتر يا مهندس که ناچار شد بره پيتزا بده در خونه ی مردم ، افسرده بشه و خودکشی کنه


اينجا دوباره بايد پله پله و از صفر اومد بالا. من هم اگه دو روز ديگه از محل کار فعليم بيام بيرون و بخوام بگردم دنبال کار بهتر ، تا زمانيکه کار بهتر پيدا بشه احتمالا بايد برم توی يه رستورانی جايی کار کنم. توی رستوران ممکنه باهام بدرفتاری هم بشه، ممکنه سرم داد هم بزنن که چرا اون ليوان ه روی ميز ه ، ممکنه بهم بگن که ۲۰ دلار از صندوق گم شده ، ممکنه بهم دستور الکی هم بدن


اينا نکته منفی نيست و برای نا اميد کردن هم نيست


فقط می خوام بگم شرايط با ايران متفاوته. تازه به نظر من خيلی هم خوبه. بابام هميشه ميگه تو اگه خودت تا حالا زمين پاک نکرده باشی يا شيشه تميز نکرده باشی ، نمی دونی بهترين راه تميز کردنشون چيه، پس ممکنه به زيردستت ايراد بيخودی بگيری يا دستور غلط بدی برای انجام دادنشون. اين مسئله در تمام زمينه ها صدق می کنه. راست هم ميگه


من الان می دونم کدوم پارچه برای پاک کردن شيشه از همه بهتره

پنجشنبه، اسفند ۱۸، ۱۳۸۴

دختر استالين از آمريكا پناهندگي گرفت


تعجب نكنيد ، دقيقا درنهم مارس سال هزار و نهصد و شصت و هفت تنها دختر استالين از سفارتخانه آمريكا در هندوستان درخواست پناهندگي كرد


بالاخره اين هم خبري بود از تاريخ پناهندگي


1967: Stalin's daughter defects to the West

The daughter of the Soviet dictator Joseph Stalin has requested political asylum at the United States Embassy in India.

چهارشنبه، اسفند ۱۷، ۱۳۸۴

چطوري آدم با وبلاگ معروف ميشه


مثل اينكه فقط من در باره حسين آقاي منور الفكر نمينويسم بلكه خيلي ديگه از ادمها نيز در بارش مينويسن


اين مطلب رو از ناصر خالديان و اين مطلب رو از ملا حسني بخوانيد، اين هم يكي ديگه از وبلاگ رك گو واين هم مطلبي از خوابگرد كه قبل تر از اينها نوشته شده و اين هم مطلبي از وبلاگ اعتراض و نوشته ائي ديگر از خودم كه باز خيلي وقت پيش تر ها در باره ايشان نوشته بودم


با يك جمع بندي ميتوان به شخصيت مشتي كه ميتواند با اين مثالها نمونه خروار باشد ، پي برد


اگر ديگري هم در اين باره نوشته بگويد تا لينكش را به اين دائرتالمعارف اضافه كنم
دولت بلژيک ۳۷۵۵ پناهجو را به کشورهای خود بازگرداند


در اين ميان پناهجويان برزيلی بيشترين گروه از بازگشتی ها بودند. بر اساس اين گزارش ۷۱۴ برزيلی که بيشترشان مردهای جوان ۲۰ تا ۳۵ ساله ای بودند که در صنعت ساخت و ساز کارگری ميکردند پس از دستگيری از اين کشور اخراج شدند


سه‌شنبه، اسفند ۱۶، ۱۳۸۴

تبعيض در اروپا


همه‌ انسانها با يكديگر برابرند. اما كجا، چه وقت و در برابر چه كسی و چه نهادى؟ اين پرسشی است كه بايد در همه جای جهان به يكسان مطرح شود تا درجه و راه‌های برون رفت از تبعيض نژادى، جنسى، بدنی و عقيدتى، مشخص و ملموس گردد


مطلبي از سايت دويچه وله

دوشنبه، اسفند ۱۵، ۱۳۸۴


هفتاد و هشتمين مراسم اسكار


مراسم اسكار امسال در حالي پايان گرفت كه عليرغم تمامي تبليغاتي كه براي دست يابي فيلم " كوه بروك بك " به جايزهاي بيشتر از اسكار شده بود ، اين فيلم تنها با سه جايزه با اين مراسم خدا حافظي كرد


در اين صفحه ميتوانيد كانديداتورهاي اصلي جوايز را به همراه برنده ان مشاهده كنيد


يكي ديگر از فيلمها به نام تصادف نيز برنده سه جايزه از اين مراسم شد كه به موضوع نژاد پرستي در ايالات متحده امريكا ميپردازد و اتفاقا در جائي از داستان با خانواده ايراني بازيگر در اين فيلم بر ميخوريم


اين فيلم جايزه بهترين فيلم، كه از جوايز اصلي اسكار نيز ميباشد را نصيب خود كرد

شنبه، اسفند ۱۳، ۱۳۸۴



گل بود به سبزه هم آراسته شد - بلژيك


وبسايت خبري (و. آر. ت) خبري را مبني بر مردم پسند بودن آقاي دونتير در صورت برگزاري انتخابات شهرداري ، در صورت اينكه اين انتخابات اين روزها انجام پذيرد را داده است . اين در حالي است كه حزب و شاخه سياسي ايشان كه ولامس بلانگ نام دارد كماكان بر سياستهاي مهاجر ستيزي خود پافشاري دارد


خبري ديگر در همين وبسايت حكايت از آن دارد كه به لحاظ شخصيتي مردم كماكان خواهان پاتريك يانسن شهردار كنوني آنتورپن ميباشند كه عضو حزب( اس . پ . آ) ميباشد


فرصتي پيدا كنم دلائل محبوبيت حزب ولامس بلانگ در آنتورپن را مفصل تر خواهم نوشت

جمعه، اسفند ۱۲، ۱۳۸۴

وضعيت مهاجران بازنشسته در آلمان


هم اكنون در آلمان حدود ۶ ميليون و ۷۰۰ هزار مهاجر زندگى مى‌كنند. از آنجا كه بخش بزرگى از مهاجران در سالهاى دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ به عنوان كارگر به آلمان آمده و در اين كشور ماندگار شده‌اند، تا چند سال ديگر شمار نسبتا زيادى از آنان به سن بازنشستگى مى‌رسند


چهارشنبه، اسفند ۱۰، ۱۳۸۴

روز جهاني زن


"کارزار زنان عليه کليه قوانين نابرابر و مجازات های اسلامی" در تدارک راهپيمائی بزرگی از روز 4 تا 8 مارس 2006 از شهرهای فرانکفورت، ماينز، کلن و دوسلدورف در آلمان به مقصد شهر لاهه (دن هاگ) در هلند است

اين راهپيمائی اعتراضی است عليه کليه قوانين قرون وسطايی، حقوق نابرابر و مجازات های اسلامی زنان در ايران، حرکتی است از سوی زنان «کارزار زنان عليه قوانین نابرابر و مجازات های اسلامی در ايران» با حمايت و پشتيبانی بسياری­ از نيروهای مترقی و آزادخواه





Support the March Against Anti-Women Legislation in Iran

The Campaign for Abolition of all Misogynic Gender Based legislation & Islamic Punitive Laws in Iran is organizing a great march from March 4 to March 8, 2006 from Frankfurt (Germany) to the Hague (the Netherlands), passing through Mainz, Cologne and Dusseldurf. This is a march aginst all the medieval laws, all unequal legislation and Islamic punitive laws against women in Iran. This march is organized by women who have launched the Campaign and has gained the support of many progressive forces