دوشنبه، فروردین ۲۹، ۱۳۸۴

نظرم عوض شد !

چند روز پيش مطلبي رو در ارتباط با فرودگاههاي برتر در سال دوهزار و چهار پابليش كرده بودم كه امروز با رفتن مجدد به به فرودگاه
Schiphol نظرم كاملا عوض شد ، چرا كه فرصت خوبي بود تا اولا كل فرودگاه رو دوباره زير ذره بين ببرم ودوما ميزان سرويس دهي به مسافران رو بسنجم .

فرودگاه مربوطه كه در نزديكي آمستردام قرار دارد بسيار زيبا و عظيم جلوه ميكند ، برخورد پرسنل و احترامي كه براي ارزش انساني آدمها ميگزراند به حدي غير قابل تصور بود كه برايم جذابيت تمامي آنچه كه به لحاظ زيبائي ظاهري بود را تحت الشعاع خود قرار داد .

البته ميدانم كه اين سرويس دهي ها جزء اقليت كارهائي است كه يك جامعه پروازي آنهم در حد KLM كه با اير فرانس نيز ادغام شدهاند و با يكديگر همكاري ميكنن ، است . ولي همين پولها در مملكت ما از آدمها گرفته ميشود و تازه دو قورت نيم پرسنل و مديران آن باقي است .

مادر يكي از دوستانم عازم ايران بود كه من هم به خاطر همراهي با اين دوست گراميم همره آنان شدم و چون نامبرده سن و سال بالائي داشت و در عين حال زبان دومي را هم خوب نميشناخت ، از همان گيت مربوط به گرفتن كارت پرواز درخواست يك همراه يا به قول ندرلند زبانها begeleider كرديم و جريان از اين قرار بود كه بعد از دو دقيقه شاهد حضور يك خانم خوش قدو بالا ، زيبا ، مهربان و صميمي بوديم كه باروي باز به سمت ما آمد و ضمن احترام خاصي كه احتمالا در چهار چوپ قوانين فرودگاهي برايش توضيح داده بودند ، مدارك اين خانم را از ما گرفت و با وي به سمت گيت خروجي پرواز ايران راهي شديم .


در مسير از ايشان پرسيدم كه عضو پرسنل فرودگاه هستند و يا با دفتر خدماتي خاصي كار ميكند كه بيان نمودند براي شركت ك . ال .ام فعاليت ميكنند و در قالب يك تيم خدماتي براي كمك به مسافرين معلول و يا اشخاصي كه توانائي صحبت كردن و آشنائي به زبان خارجي را ندارند ويا داراي شرايطي مشابهي هستند سازماندهي شده اند .


از اين همه نظم و دقت و خدمات لذت بردم و مهم برايم ارائه زيبا آن بود . و اما بزارين درد دلم رو از جماعت مسافر به ايران و دو نفر آقاي متصدي مسئول بذل و بخشش بار همراه مسافر باز نكنم كه آبروي شركت هواپيمائي هما ( مرغ سعادت ) باز گندش عالم رو خفه نكنه . ما تا كي بايد شاهد اين مسائل و معظلات باشيم . جلوي هيچكدام از گيتهاي ديگر خبري از رئيس و رئيس بازي و بذل و بخش بار و هرج و مرج نميديد ، مگر گيت ايران .


اگر بار غير مجاز ، غير مجاز است پس ديگر چانه زدن ندارد و استاندارد بار پرواز بايد براي هر مسافر يكي باشد و اگر مسئله ائي ديگر در ميان است كه ..... بگذريم ... اين حرفها راه به جائي نميبرد ، چرا كه ما همنوعانمان را بهتر ميشناسيم .


جاي همتون خالي واسه بار چندم يك برگر كينگ ديگه خوردم . اين برگر كينگ چرا تو بلژيك شعبه نداره ؟ خداوكيلي صدها برابر مك دونالد كه بيخودي اسم و رسم دار شده ارزش داره .

هیچ نظری موجود نیست: