چرا وبلاگ ميخوانم ؟
سوالي است كه مدتهاست ذهنم را به دنبال يافتن به پاسخي منطقي مشغول داشته است .
اگر چه همه به هنگام تعريف از وبلاگ آن را يك دفترچه خاطرات شخصي ميخوانند كه صد البته همين طور نيز ميباشد ، ولي به گمانم كه معناي عام اين دفترچه خاطرات شخصي به تنهائي بيانگوي زيبائيهاي اين پديده عصر حاضر نيست .
در مطلبي اشاره كرده بودم كه افراد مسن در خانواده هاي ما و آنهائي كه قدري قديمي تر هستند علل بوجود آمدن هر اتفاق و مسئله بديمن و خوش يمني را به دولت بريتانيا و يا همان انگليس خودمان ارتباط ميدانند .اين مطلب خود جاي بحث دارد كه در اين نوشته بآن نميپردازم .
در همين عصر حاضر هم خود ما كه نسل جديد و خير سرمان تحصيل كرده هستيم نيز در اولين گام براي آگاهي از اخبار دست اول و به روز شده بر روي لينك بي بي سي كليك كرده و به خواندن آن مشغول ميگرديم . جداي از اين كه در قدرت اين بنگاه سخن پراكني شكي وجود ندارد كه پاسخي باشد براي اين چرا ، ميتوانيم به راحتي با رجوع به كامپيوتر هاي شخصي افراد بي بي سي را در قسمت فوريت آنها پيدا كنيم و در اين ميان شايد كمتر وبسايت صداي فارسي آمريكا و يا دويچه وله و ... را بتوان پيدا نمود .
چرا وبلاگ نه ؟
بنگاههاي سخن پراكني و يا وبسايت هاي خبري آنان كه با نيروهاي كار آمد و صرف هزينه هاي هنگفت به اهميت پخش يك خبر در محافل خبري دنيا آگاهند ميتوانند به راحتي به دادن خط مشي پرداخته و مسئله مورد علاقه خود را كه نياز به دست كاري در آن دارند به خورد مردم دنيا بدهند و بعد با خيال راحت به آن بپردازند و منافع بدست آمده از پخش و يا تهيه آن خبر و برنامه را به سوي خود سرازير كنند و در اين راه چه بسا ضد و نقيض گوئي هائي نيز صورت پذيرد.
اما وبلاگ و يا همان دفترچه خاطرات شخصي كه توانائي كالبد شكافي خبر را ميتواند داشته باشد در عصر جديد ، وبسايتهاي خبري را به زانو در خواهد آورد .تصور اين امررا بكنيد كه در هر پديده مهمي اطلاعات داده شده توسط يك وبلاگ نويس ريشه يابي و نكته بيني
آن نوشته را به خواننده ارئه نمايد . واضح تر بگويم مثلا در ارتباط با مسائل دانستني كشور كانادا وبلاگي داشته باشيم به نام تهرانتوئي كه بدانيم براي كسب اطلاعات اوليه و خوب كه تجربيات يكه نفر را به ما اثبات ميكند ، به سراغش رفته و در باره مطلبي كه ميخواهيم كسب اطلاع كنيم .
حال اين امر را پيوند بدهيم به تمامي مسائل و جريانات سياسي و مذهبي و اقتصادي و ...
فرضا اگر كسي كه پيرو آئين بهائيت است و وبلاگي داشته باشد كه ار خصوصيات و شخصيات و مراسم و مناسك اين گروه با بيان ساده بنويسد ، خواننده بيشتري خواهد داشت تا يك وبسايت عظيم خبري كه معلوم نيست دست اندر كارانش كه باشند و چه بخواهند به خورد جامعه خواننده بدهند .
يك وبلاگ ميتواند ارئه دهنده خاطرات شخصي و سياسي ، شخصي و مذهبي ، ... يك فرد باشد كه در عين حال خوانده را به اصل جريان راهنمائي كند و در اين راه گذشته از صداقت خبري ، داشتن سند و مدركي از ماجراي مورد بحثش ميتواند اهميت مطلبش را دو چندان كند .
دست اندر كاران اداري يك نهاد و يا يك ارگان نيز ميتوانند از خاطرات خود در محل كارشان و اتفاقاتي كه تصور ميكنند به درد جامعه خواننده عصر حاضر بخورد ، بنويسند و به آگاهي ساير خوانندگان بپردازند . بيائيد به جاي اينكه عامل هر گرفتاري و خرسند بودن از چيزي را به گردن انگليس و ديگران بياندازيم ، ضمن خواندن سايتهاي خبري آنان به وبلاگها كه از بطن جامعه و نهاد زنده نفس كش بلند شده است اهميت دهيم .
بي بي سي در ارائه خبر سونامي حقيقت است ولي واقعيت آن كس و آن چيزي است كه از درون زلزله بيرون آمده است و به گرفتاريهاي مردم اشاره كرده است .
در ارتباط با كودكان پاكدشت اخبار منتشر شده حقيقت است ولي واقعيت آن چيزي است كه از دل مادران بچه ها و نزديكان عامل اين جنايت نوشته شود .
بيائيد قدري بدرد خوانندهايمان بخوريم . و دردي از آنها دوا كنيم .
ننويسيم كه امروز مريضم و رفتم دكتر و بعد آن را پست كنيم و چپ وراست پينگ هم بهش بدهيم كه آهاي ملت وبلاگ من، امروز هم به روز شده و تازه تراك بك هم برايش بگذاريم كه ديگر حد را از مسخرگي بگذرانيم .
اگر در باره چيزي و يا مطلبي نظريه پرداز نيستيد و اطلاعا مكفي از ان نداريد ، در باره اش اظهار عقيده نكنيد و بعد هم بهانه داشته باشيد كه اينجا دفتر خاطرات شخصي خودم ميباشد و به كسي ارتباط ندارد كه در ان چه مينويسم و اينها عقايد و نظرات من است و هر كسي دوست ندارد نخواند !
همين جوري نگوئيم چرا شيرين عبادي نمي آيد كانديداي رياست جمهوري شود ؟ اول در باره مطلبمان فكر كنيم و بعد در باره اش اظهار نظر كنيم . و بهتر از همه اينها آنست كه مطالبمان را در وبلاگمان طبقه بندي كنيم تا ديگران بدانند كه كداميك از نوشته هاي شما سياسي است و كدام يك از آنها نظر شخصي و سياسي شماست .
من وبلاگ را به وبسايتهاي عظيم خبر پراكني ترجيح ميدهم ، چرا كه گفتم از بطن جامعه و با كالبد شكافي خاصي به روي صفحه اينترنت ميآيند .
سوالي است كه مدتهاست ذهنم را به دنبال يافتن به پاسخي منطقي مشغول داشته است .
اگر چه همه به هنگام تعريف از وبلاگ آن را يك دفترچه خاطرات شخصي ميخوانند كه صد البته همين طور نيز ميباشد ، ولي به گمانم كه معناي عام اين دفترچه خاطرات شخصي به تنهائي بيانگوي زيبائيهاي اين پديده عصر حاضر نيست .
در مطلبي اشاره كرده بودم كه افراد مسن در خانواده هاي ما و آنهائي كه قدري قديمي تر هستند علل بوجود آمدن هر اتفاق و مسئله بديمن و خوش يمني را به دولت بريتانيا و يا همان انگليس خودمان ارتباط ميدانند .اين مطلب خود جاي بحث دارد كه در اين نوشته بآن نميپردازم .
در همين عصر حاضر هم خود ما كه نسل جديد و خير سرمان تحصيل كرده هستيم نيز در اولين گام براي آگاهي از اخبار دست اول و به روز شده بر روي لينك بي بي سي كليك كرده و به خواندن آن مشغول ميگرديم . جداي از اين كه در قدرت اين بنگاه سخن پراكني شكي وجود ندارد كه پاسخي باشد براي اين چرا ، ميتوانيم به راحتي با رجوع به كامپيوتر هاي شخصي افراد بي بي سي را در قسمت فوريت آنها پيدا كنيم و در اين ميان شايد كمتر وبسايت صداي فارسي آمريكا و يا دويچه وله و ... را بتوان پيدا نمود .
چرا وبلاگ نه ؟
بنگاههاي سخن پراكني و يا وبسايت هاي خبري آنان كه با نيروهاي كار آمد و صرف هزينه هاي هنگفت به اهميت پخش يك خبر در محافل خبري دنيا آگاهند ميتوانند به راحتي به دادن خط مشي پرداخته و مسئله مورد علاقه خود را كه نياز به دست كاري در آن دارند به خورد مردم دنيا بدهند و بعد با خيال راحت به آن بپردازند و منافع بدست آمده از پخش و يا تهيه آن خبر و برنامه را به سوي خود سرازير كنند و در اين راه چه بسا ضد و نقيض گوئي هائي نيز صورت پذيرد.
اما وبلاگ و يا همان دفترچه خاطرات شخصي كه توانائي كالبد شكافي خبر را ميتواند داشته باشد در عصر جديد ، وبسايتهاي خبري را به زانو در خواهد آورد .تصور اين امررا بكنيد كه در هر پديده مهمي اطلاعات داده شده توسط يك وبلاگ نويس ريشه يابي و نكته بيني
آن نوشته را به خواننده ارئه نمايد . واضح تر بگويم مثلا در ارتباط با مسائل دانستني كشور كانادا وبلاگي داشته باشيم به نام تهرانتوئي كه بدانيم براي كسب اطلاعات اوليه و خوب كه تجربيات يكه نفر را به ما اثبات ميكند ، به سراغش رفته و در باره مطلبي كه ميخواهيم كسب اطلاع كنيم .
حال اين امر را پيوند بدهيم به تمامي مسائل و جريانات سياسي و مذهبي و اقتصادي و ...
فرضا اگر كسي كه پيرو آئين بهائيت است و وبلاگي داشته باشد كه ار خصوصيات و شخصيات و مراسم و مناسك اين گروه با بيان ساده بنويسد ، خواننده بيشتري خواهد داشت تا يك وبسايت عظيم خبري كه معلوم نيست دست اندر كارانش كه باشند و چه بخواهند به خورد جامعه خواننده بدهند .
يك وبلاگ ميتواند ارئه دهنده خاطرات شخصي و سياسي ، شخصي و مذهبي ، ... يك فرد باشد كه در عين حال خوانده را به اصل جريان راهنمائي كند و در اين راه گذشته از صداقت خبري ، داشتن سند و مدركي از ماجراي مورد بحثش ميتواند اهميت مطلبش را دو چندان كند .
دست اندر كاران اداري يك نهاد و يا يك ارگان نيز ميتوانند از خاطرات خود در محل كارشان و اتفاقاتي كه تصور ميكنند به درد جامعه خواننده عصر حاضر بخورد ، بنويسند و به آگاهي ساير خوانندگان بپردازند . بيائيد به جاي اينكه عامل هر گرفتاري و خرسند بودن از چيزي را به گردن انگليس و ديگران بياندازيم ، ضمن خواندن سايتهاي خبري آنان به وبلاگها كه از بطن جامعه و نهاد زنده نفس كش بلند شده است اهميت دهيم .
بي بي سي در ارائه خبر سونامي حقيقت است ولي واقعيت آن كس و آن چيزي است كه از درون زلزله بيرون آمده است و به گرفتاريهاي مردم اشاره كرده است .
در ارتباط با كودكان پاكدشت اخبار منتشر شده حقيقت است ولي واقعيت آن چيزي است كه از دل مادران بچه ها و نزديكان عامل اين جنايت نوشته شود .
بيائيد قدري بدرد خوانندهايمان بخوريم . و دردي از آنها دوا كنيم .
ننويسيم كه امروز مريضم و رفتم دكتر و بعد آن را پست كنيم و چپ وراست پينگ هم بهش بدهيم كه آهاي ملت وبلاگ من، امروز هم به روز شده و تازه تراك بك هم برايش بگذاريم كه ديگر حد را از مسخرگي بگذرانيم .
اگر در باره چيزي و يا مطلبي نظريه پرداز نيستيد و اطلاعا مكفي از ان نداريد ، در باره اش اظهار عقيده نكنيد و بعد هم بهانه داشته باشيد كه اينجا دفتر خاطرات شخصي خودم ميباشد و به كسي ارتباط ندارد كه در ان چه مينويسم و اينها عقايد و نظرات من است و هر كسي دوست ندارد نخواند !
همين جوري نگوئيم چرا شيرين عبادي نمي آيد كانديداي رياست جمهوري شود ؟ اول در باره مطلبمان فكر كنيم و بعد در باره اش اظهار نظر كنيم . و بهتر از همه اينها آنست كه مطالبمان را در وبلاگمان طبقه بندي كنيم تا ديگران بدانند كه كداميك از نوشته هاي شما سياسي است و كدام يك از آنها نظر شخصي و سياسي شماست .
من وبلاگ را به وبسايتهاي عظيم خبر پراكني ترجيح ميدهم ، چرا كه گفتم از بطن جامعه و با كالبد شكافي خاصي به روي صفحه اينترنت ميآيند .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر