چرا پروسه پناهندگي طولاني ميشود - قسمت اول
طي ماههاي اخير اخبار بسياري در باب پناهندگي و مهاجرت و چگونگي اخذ شهروندي از دولتهاي اروپائي بر روي تلكس خبرگزاريهاي دنيا امده است و در اين ميان سهم سايتهاي خبري كه از درون هر يك از كشورهاي مهاجر پذير به نقل اخبار و مطالب در اين خصوص پرداخته اند ، اندكي قابل توجه مي آيد ، چرا كه آنها از بطن جامعه اروپا و از يك كشور خاص به نقل اين مطالب ميپردازند.
و اما مسئله پناهندگي در كشور بلژيك كه تا اندكي رفتارهاي قانوني ان براي پناهجويانش قابل هضم نيست داراي پاره ائي از مسائل است كه به شرح كوچكي در باره آن ميپردازيم :
گروه عمده ائي از پناهجويان كه حدفاصل سالهاي ۱۹۹۸تا ۲۰۰۱ وارد اروپا شدند تا به يكي از كشورهاي اروپائي اعلام پناهندگي كنند ، جواناني تشكيل ميدانند كه سن آنها كمتر از ۲۲ ( ۲۲ تا ۳۰ ) سال نبود و اين عده با باتوجه به مشكلات و معضلاتي كه در كشورهاي خود داشته اند ، تحت فشار و يا به صورت عادي تصميم به ترك ديار گرفتند و اميد به زندگي بهتر ، آنها را با پر خطرترين راههاي انتخاب به مقصد روبرو ساخت .
در اين ميان سيستم مافيائي قاچاق انسان كه امروزه از ان به عنوان با ارزش ترين و سودمند ترين نوع قاچاق نام برده ميشود در تلاشي بي نظير و با همكاري باندهاي بزرگ بين اللمللي بر جلوه اين نوع از مهاجرت رونق داده و اروپائي را كه برابر آمارهاي اعلام شده ، سالانه به نيروي كار انساني فراواني نياز دارد ، ياري نمودند .جواناني كه خاك و ديار خود را بر حسب اجبار و يا به دلخواه خود ترك ميگويند ، سنين آموزشي و فراگيري را تا حدي كه بتوان از آنها در مصارف اقتصادي بهره وري نمود ، كسب نموده و دولتهاي متبوع آنان زحمت اين قضيه را كشيده و از منابع هنگفت خود كه به تاراج نيز ميرود ، در اين راه سرمايه گزاري نموده اند .
حال اين لقمه چرب و نرم را در دهان كشورهائي كه با رشد منفي جمعيت مواجه ميباشند ، ميگزارند و آنها نيز با توجه به سيستم قوي در اداره امور جامعه ، آنها را آماده بهره وري ميكنند .اگرچه شايد اين مسئله ساليان نه چندان درازي نيز تداوم يابد ، اما به يقين با داده هاي فكري انها و برنامه ريزيهاي درست آموزشي و فني و حرفه ائي به كار گمارده خواهند شد .
كشورهاي اروپائي از جمله كشور بلژيك نيز ، علاوه بر رشد نامناسب جمعيت و ميانگين سن از اين قاعده جدا نبوده و افرادي كه تصور ميكنند مراكز كمك به اين مهاجرين و آوارگان تا زماني كه انان نخواهند تن به كار بدهند به ياري آنها ميشتابند ، سخت در اشتباهند . از اين گذشته - خود همين افراد بعد از گذشت چند سال در ميابند كه اگر به بازار كار جذب نگردند ، از چرخه زندگي به صورت خودكار كنار مانده و روز به روز در انجام كارهاي خود ناتوان خواهند ماند ، چرا كه بازار جوامع اروپائي يك بازار مصرفي است كه انسانها در زندگي با آن بايد به اجبار آن نيز در زمينه هاي مختلف اجتماعي و اقتصادي و سياسي تن در دهند .
ادامه دارد....