یکشنبه، مرداد ۱۵، ۱۳۸۵

شان پن در روياي رياست جمهوري آمريكا


حالا كه آرنولد شده فرماندار كاليفرنيا و قبلش هم اون گاو چرون فيلمها شد رئيس جمهور آمريكا مگه ما چيمون از بقيه كمتره كه در اين دنياي خر تو خر سياستمداران ، كاره ائي نشيم


..... ما كه سر از كار اين اقا در نمياريم كه چي شده يه هو با ايرونيها دلبستگي پيدا كرده و چپ و راست از ايرون و مقامات ايراني ديدار ميكنه


اكبرخان گنجي هم كه در حال مسافرت هاي ماركوپولوئي به سر ميبرند ، نگران جان از دست رفتن جان محمدي و شايد بد تر از آن جان ديگر زندانياني چون باطبي و ..... خيلي ديگر از اشخاصي كه شايد نامدار نباشند ولي صد پله سياسي تر از ديگران باشند ، هستند


من نميدانم چرا نميتوانم گنجي را باور داشته باشم و يا كسي مثل فرشاد ابراهيمي و يا .... براي من سوال است كه چرا گنجي با آن حرف گنده ائي كه در باره خامنه ائي زد و همه چيز را زير سوال برد ، هنوز نفس ميكشد و خيلي هاي ديگررا در گوشه خيابان و بيابان سر به نيست كردند و داروي نظافت به خوردشان دادند و يا با تير اندازي هائي كه در روز روشن به طرفشان كردند ، تا آخر عمر ويلچر نشينشان كردند


نه اين كه پاسخم را ندانم ، خيلي هم خوب ميدانم ..... فقط ميگويم كه سر نخ دست بعضي از اين آدمها بيايد كه كاسه داغ تر از آش نشوند


داشتم در باره شان پن و يا شون پن ميگفتم كه چه حضوري در ايران داشت و چه با شور حال به ديدار نماز جمعه رفت ..... عكسهايش را در جائي ميديدم و كلي حال كردم آدمهاي مفلوك و بي نوائي چون سليمي كه نان برادر شهيدش را ميخورد و در عرصه سينما و معاونت امور سينمائي وزارت ارشاد صاحب منصب بود و سالها جشنواره فيلم استاني را برگزار ميكرد و از همه ديگران بدتر مرتضي شايسته تهيه كننده فيلم و مدير هدايت فيلم كه انگاري تا به حال هنربيشه هاليودي نديده آدم رو ياد چه خاطراتي كه نمي اندازد ... بگذريم كه در باره فيلم و سينماي مملكت آنقدر ميدانم كه اگر بخواهم در باره اش بنويسم نياز به يك وبلاگ با همين عنوانهاست . مطلبي كه سيبستان در ان زمان داشت نيز خواندني بود ، قدري با جنس شيشه خورده حق مطلبش را ادا كرده كه بسيار زيباست . راستي بگويم كه با بي بي سي وداع گفت و مشغول راه اندازي راديو زمانه است كه مركزش از آمستردام است

۱ نظر:

ناشناس گفت...

salam
dost aziz eın ke shoma nemitavanid mara bavar dashteh bashid ya na aslan mohem nist khodetan ra bavar dashteh bashid va be rah khodetan edameh dahid . mohem ein ast ke migoeid darid faaliyat mikonid .