چهارشنبه، تیر ۳۱، ۱۳۸۸


امشب این آهنگ به گوشم خیلی خوش نشست نمیدونم چرا شاید برای این بود که دریا اونو اجرا کرده بود و شاید به خاطر خیلی چیزهائی دیگه که گفتنش حوصله میخواد و من میخوام فعلا چند بار این سرود همیشه ملی میهنم و گوش بدم ....


سه‌شنبه، تیر ۳۰، ۱۳۸۸

کدام مشروعیت ؟



امروز ها مباحث زیادی دال بر مشروعیت در جمهوری اسلامی ایران مطرح است .



بحث مشروعیت را میتوان در راستای سه بعد مهم بررسی نمود. در بعد اول از این بحث ، باید به جناح گیری و حق طلبی طیف تندرو حاکمیت به سرپرستی خامنه ائی اشاره کرد که خود را ام القراء جامعه اسلامی میداند ( البته فقط خودشان را با این الفاظ به یک قشر نا اگاه میخورانند ) و تصور میکند که باید کلامشان خطابه محض تلقی گردد و روی سخنش نیز کلامی به غیر گفته نشود .



گروه و یا طیف دوم که به رهبری جنبش سبز، خواسته و یا نا خواسته با سبزی شال موسوی به دور گردنش آغاز شد ، خواستار کمی نرمش در معادلات زندگی مردم و ابعاد سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و همچنین نیم نگاهی چرخشی در سیاست خارجی ، خود را به مباحث مشروعیت اضافه نموده است .



دسته سوم مشروعیت را در دو طیف بالا جستجو نمیکنند و حرفشان از مشروعیت ، مشروعیت کل نظام و مقبولیت ان برای عموم مردم است که اصل مطلب این نوشتار به این موضوع میپردازد.



در این راستا نظرات دسته دوم به ایده و آراء عموم ملت نزدیک تر است اگرچه به معنای مقبولیت ان نیست . این دسته ( گروه سوم ) بر این باورند که رفراندم تنها راه نجات ایران از دیکتاتوری میباشد و با پایبندی به قانون اساسی که میبایست بعضی از مواد آن اصلاح شود ، جامعه اداره گردد و فراتر از قانون کسی حق تصمیم گیری برای ملت را در اختیار نداشته باشد.



نظر این گروه اینست که طیف اول و دوم در حقیقت برای مجادالات و شکافی که بین خودشان به وجود آمده است خواستار حل و فصل بحران خطرناک به وجود آمده بر امده اند و در این ره هر یک از آنها به دنبال امتیاز گیری گسترده ، نه تنها از طرف مقابل خود بلکه از دولی است که موضوع سر کار ماندن حکومت اسلامی ایران برا ی آنها دارای ابعاد مهم و منافعی مهمتر از آن است . نمونه مشکوک و صد البته نزدیک به یقین آن دولت روسیه است .



از آنجا که همیشه " گذشته ، چراغ راه آینده " خطاب میشود و عقد قراردادهای بزرگی در طول تاریخ ملت و وطن ما را به باد فنا داده است ، لذا این بار مردم با هشیاری کامل باید به روی کرد اعتراضات نظر داشته باشند و در این راه آنچه که در توان دارند را میبایست برای از بین بردن مشروعیت ایده و آراء هر دو گروه بکار گیرند و محوریت بحث شان باید مشروعیت دولتی باشد که مثل تمامی کشورهای دمکرات دنیا با استفاده از آراء مردم به مقبولیت میرسند و برای مثال در یک دوره چهار ساله برای تصدی امور در راس دولت قرار میگیرند.

شنبه، تیر ۲۷، ۱۳۸۸


یکی نیست پیدا بشه چند راه کار عملی و مفید برای برخورد با بنگاه سخن پراکنی جمهوری اسلامی (صدا و سیما ) بده تا شاید کمی سر عقل بیان .

همینطور پیشنهاداتی برای گل گرفتن دهن کیهان و شریعتمداری که شکر زیادی نخورند . اینقدر ادمهای هشیار داریم که میدونم بالاخره تو این چند روز به داد اینها هم خواهند رسید . حالا که اینها همه چیز رو چپکی نشون میدن خیلی لازمه که همشون رو چپ کنیم .

شنبه، تیر ۱۳، ۱۳۸۸

آخر و عاقبت دیکتاتوری

نوشته ائی کامل از چگونگی سرنوشت رهبر کمونیست رومانی و همسر اورا در این جا بخوانید .


پنجشنبه، تیر ۱۱، ۱۳۸۸


با من اكنون چه نشستن‌ها، خاموشي‌ها

با تو اكنون چه فراموشي‌هاست

چه كسي مي‌خواهد

من و تو ما نشويم

خانه‌اش ويران باد

من اگر ما نشوم، تنهايم

تو اگر ما نشوي، خويشتني

از كجا كه من و تو

شور يكپارچگي را در شرق

باز برپا نكنیم

از كجا كه من و تو

مشت رسوايان را وانكنيم

من اگر برخيزم

تو اگر برخيزي

همه بر مي‌خيزند

من اگر بنشينم

تو اگر بنشيني

چه كسي برخيزد؟

چه كسي با دشمن بستيزد؟

چه كسي پنجه در پنجه‌ي هر دشمن دون آويزد

دشت‌ها نام تو را مي‌گويند

كوه‌ها شعر مرا مي‌خوانند

كوه بايد شد و ماند،

رود بايد شد و رفت،

دشت بايد شد و خواند

در من اين جلوه‌ي اندوه زچيست؟

در تو اين قصه‌ي پرهيز كه چه؟

در من اين شعله‌ي عصيان نياز،

در تو دمسردي پاييز - كه چه؟

حرف را بايد زد!درد را بايد گفت!

سخن از مهر من و جور تو نيست

سخني از متلاشي شدن دوستي است،

و بحث بودن پندار سرور آور مهر

آشنايي با شور؟و جدايي با درد؟

و نشستن در بهت فراموشي ــ يا غرق غرور؟!

سينه‌ام آينه‌اي است با غباري از غم

تو به لبخندي از اين آينه بزداي

غبار آشيان تهي ‌دست مرا،

مرغ دستان تو پر مي‌سازدآه مگذار،

كه دستان من آن اعتمادي كه به دستان تو دارد به فراموشي‌ها بسپارد

آه مگذار كه مرغان سپيد دستت ، دست پرمهر مرا سرو تهي بگذارد

من چه مي‌گويم، آه...

با تو اكنون چه فراموشي‌ها؛

با من اكنون چه نشستن‌ها،

خاموشي‌هاست

تو مپندار كه خاموشي من،هست برهان فراموشي من

من اگر برخيزم تو اگر برخيزي همه بر مي‌خيزند»

چهارشنبه، تیر ۱۰، ۱۳۸۸




دو تصویر و دو خبر دو دریا مفهوم و دو دریا ........




یاد نکته ائی افتادم " زندگی به دو نیم است ، نیم اول به امید و نیم دومش در حسرت نیم اول "