تشكلهاي ايراني خارج از كشور - بخش دوم
در بخش اول به اينكه چرا يك تشكل ايراني توانائي پويائي و همبستگي را در خود پيدا نميكند پرداختم و ياد آوري نمودم كه چون هميشه با زباني ساده به اين امر توجه كردم و تلاشم اينست كه از اصطلاحات علمي و جامعه شناسانه كه قدري هضمش براي بعضي خوانندگان سنگين است پرهيز كنم
در دمكراسي هاي مستقيم - يك خانواده و يا يك روستا كم جمعيت را نظر بگيريد - حل و فصل كردن موارد اختلاف و يا بررسي يك موضوع به راحتي و معمولا بدون مشكل صورت ميگرد و اگر اختلاف نظر بر موضوعي يدا شود و برگزاري يك و يا دوجلسه نقد و بررسي ميتوان در رفع آن كوشيد
اما در دمكراسي هاي غير مستقيم كه با پيدايش شهرهاي بزرگ بوجود آمده و خانواده و روستاي اشاره شده بخشي از آن ميشود ، تصميم گيري به عهده عده اي از نمايندگان آن دو جامعه نامبرده داده خواهد شد و اگر در اين تشكل اجماع نظر ديده نشود ، حل و فصل اختلافات ايجاد شده قدري با سختي مواجه خواهد شد چه برسد در دنياي امروز ما كه عصر ارتباطات ناميده شده و مسائل جهاني در يك چشم به هم زدن قابل پيگري ميباشند
حالا چرا اينرا گفتم ؟ ..... اين ها رو نوشتم كه رشته بحث دستتون بيفته كه به عنوان مثال اپوزيسيون حكومت ايران - مثلا قرار شده من ساده بنويسم - منظورم همون گروهاي مخالف سياسي خارج از ايرانه كه در حد يك كلان شهر با دمكراسي غير مستقيم در نظرشون بگيريم توي اين بيست و چند ساله گذشته نه تنها با هم كنار نيومدند بلكه حتي يكبار هم اگر دور ميز مذاكره نشسته باشند نه تنها در باب موضوعي به توافق نرسيدند بلكه هر كدوم سعي داشتند طرف مقابلشون رو بكوبند
در بخش اول به اينكه چرا يك تشكل ايراني توانائي پويائي و همبستگي را در خود پيدا نميكند پرداختم و ياد آوري نمودم كه چون هميشه با زباني ساده به اين امر توجه كردم و تلاشم اينست كه از اصطلاحات علمي و جامعه شناسانه كه قدري هضمش براي بعضي خوانندگان سنگين است پرهيز كنم
در دمكراسي هاي مستقيم - يك خانواده و يا يك روستا كم جمعيت را نظر بگيريد - حل و فصل كردن موارد اختلاف و يا بررسي يك موضوع به راحتي و معمولا بدون مشكل صورت ميگرد و اگر اختلاف نظر بر موضوعي يدا شود و برگزاري يك و يا دوجلسه نقد و بررسي ميتوان در رفع آن كوشيد
اما در دمكراسي هاي غير مستقيم كه با پيدايش شهرهاي بزرگ بوجود آمده و خانواده و روستاي اشاره شده بخشي از آن ميشود ، تصميم گيري به عهده عده اي از نمايندگان آن دو جامعه نامبرده داده خواهد شد و اگر در اين تشكل اجماع نظر ديده نشود ، حل و فصل اختلافات ايجاد شده قدري با سختي مواجه خواهد شد چه برسد در دنياي امروز ما كه عصر ارتباطات ناميده شده و مسائل جهاني در يك چشم به هم زدن قابل پيگري ميباشند
حالا چرا اينرا گفتم ؟ ..... اين ها رو نوشتم كه رشته بحث دستتون بيفته كه به عنوان مثال اپوزيسيون حكومت ايران - مثلا قرار شده من ساده بنويسم - منظورم همون گروهاي مخالف سياسي خارج از ايرانه كه در حد يك كلان شهر با دمكراسي غير مستقيم در نظرشون بگيريم توي اين بيست و چند ساله گذشته نه تنها با هم كنار نيومدند بلكه حتي يكبار هم اگر دور ميز مذاكره نشسته باشند نه تنها در باب موضوعي به توافق نرسيدند بلكه هر كدوم سعي داشتند طرف مقابلشون رو بكوبند
چند شب پيش داشتم حرفهاي شاهزاده رضا پهلوي رو گوش ميكردم - داخل پرانتز عرض كنم كه من چون گذشته بازهم تكرار ميكنم كه به نوعي طرفدار حكومت پادشاهي هستم منتها نه از نوعي كه در جهان سوم حكومت كرده و يا ميكنه و اگر ميبينيد كه رضا پهلوي رو شاهزاده خطاب ميكنم به اين خاطره كه اولا به لحاظ لغتي و معناي لغوي كسي نميتونه منكر بشه كه ايشون شاهزاده نيست و در غير اينصورت هم با دلايلي كه خودم براي خودم دارم براي ايشون احترام خاصي هم قائلم و همونطور كه قبلا گفتم ، الان هم تكرار ميكنم كه با توجه به صحبتهاش و مطالبي كه در دو كتاب آخرش به اونها اشاره كرده به نظرم قشنگ ترين نوع رفراندم رو براي ميهن ايراني ما پيش كشيده - كه در پاسخ به سوال بهارلو مجري بخش ميز گردي با شما كه از صداي آمريكا پخش ميشه گفت : من به اپوزيسيون ميگم كه بابا شما دعواتون سر اين نباشه كه حكومت بعدي ايران چي باشه و هر كدوم واسه خودتون تلويزيوني دست و پا نكنيد و براي مردم نسخه بپيچين . اول بيائين با هم تفكر و انديشه كنيم و دست در دست هم بكنيم تا ببينيم چه شكلي ميشه نوع حكومت فعلي رو عوض كرد ، بعد كه اين كار انجام شد اگر بر سر ادعاتون هستين كه بايد نوع حكومت بعدي را مردم با رفراندمي كه برگزار خواهد شد ، مشخص كنند ، به اونها در راه عملي كردن اين همه پرسي كمك كنيم
به هر حال تا به حال كه اين دمكراسي از نوع غير مستقيم براي دردهاي ايران افاقه نكرده و ما هنوز اندر خم كوچه دلبستگي و همبستگي به ذكر شعار ميپردازيم . ميدونين چيه من شخصا حيرون اين قضيه موندم كه چرا ما ايرانيها اينجوري هستيم . نميدونم واقعا قبل از شبه انقلابي كه در ايران شد ، مردم ما همينجوري بودند و داراي روحيه اينچنيني ؟ تا ميتونيم ميخوايم كه واسه ديگران بزنيم و يه جوري سر به كله اشون كنيم و خودمون بريم جاشون بشينيم
بگذريم شايد دوباره دنباله اي بر اين مطلب نوشتم
۲ نظر:
مثل هميشه منطقي، جامع و جالب بود.
از اين همه زحمتي كه ميكشيد تشكر ميكنم و خسته نباشيد و دست مريزاد...
ضمن تبریک پنجمین سالروز تولد وبلاگستان پارسی،به اطلاع میرسانم که بلاگ نوشت دات کام شده!!
ممنون خواهم شد لینک "بلاگ نوشت" رو در لینکدونی تون به آدرس جدید تغییر بدید.
www.BlogNevesht.com
با تشکر و عرض پوزش برای گذاشتن این اسپم کامنت.
ارسال یک نظر