شنبه، اسفند ۰۵، ۱۳۸۵

نظريه برخورد تمدنها و رشد اسلامگرائي در غرب


بدنبال بحثي كه در ارتباط با پيشروي اسلام و مرام اسلامگرايان در غرب اغاز شده است بد نيست نگاهي بيندازيم به نظريه برخورد تمدنها از ساموئل هانتينگتون كه با مرور حرفهاي خودم و همچنين مطالبي كه زهري در باره اش نوشت ، به نظر جالب تر خواهد آمد


هانتينگتون اعتقاد دارد كه تمدن اسلامي و كنفوسيوسي در كنار هم، روياروي تمدن غربي( مسيحي) خواهند ايستاد، و در اين تقابل ، اين تمدن غرب است كه سر بلند خواهد شد . او نشان مي دهد كه پس از شيفتگي فوق العاده اي كه در مكاتب ماركسيسم و ليبرال دموكراسي غرب نسبت به اقتصاد ، به عنوان عامل تعيين كننده- وجود داشت، اكنون گرايشهاي فرهنگي ، مذهبي و تمدني، چه در سطح فردي و چه در سطح ملي و بين المللي ، مورد توجه واقع ميشود. او معتقد است تقابل تمدنها، سياست غالب جهاني و مرحله پاياني تكامل درگيريهاي عصر نو خواهد بود


او بر اين باور است كه رهبري جهان از نظر سياسي در قرن آينده در دست آمريكا و اروپا خواهد بود، و احتمالا مركز قدرت از آمريكا به فدارسيون اروپا منتقل خواهد شد و پس از آنها ژاپن و چين و روسيه نيز را در زمره برترينها ميخواند . پس اگر قرن آينده قرن آمريكا نباشد، به احتمال زياد قرن اروپا خواهد بود


هانتينگتون در اعلام نظريه خود تقابل بين تمدن اسلامي و تمدن مسيحي غرب را انكار ناپذير دانسته و در نهايت پيروزي را از ان جامعه غرب ميداند و تمدن اسلامي را نابود شده ميخواند . به نظر من هانتينگتون از رشد اسلامگرائي امروز در دنياي غرب به خوبي ميداند ولي خطر اعتقادات خشك مسلمين را به شكلي جدي در تفكراتش به بحث ننشسته است . اگرچه بعد از چند سال به اين نكته اشاره ميكند كه تمدن اسلامي، تمدني ماندگار و پاياست وبه نابودي نخواهد انجاميد


انديشمندان عصر حاضر نقطه نظرات نسبتا قوي در باره برخي از اين فرضيه ها در نظريه هانتنگتون دارند كه مباحث او را تا اندكي زير سوال ميبرد اما آنچه مشخص است و نكته برجسته اين نظريه باقي ميماند به كنار رفتن اقتصاد به عنوان يك عامل مهم و تعيين كننده و جايگزين شدن گرايشهاي فرهنگي و مذهبي و تمدني است كه گريبانگير دول غربي و جهان كنوني ميشود و اين ان چيزي است كه ما امروزه از نزديك مشاهده اش ميكنيم ، مجيد از كانادا مينويسد و من از بلژيك و ديگران از جوامعي ديگر كه چگونه رشد اسلامگرائي در كشورهاي غربي رو به افزايش است


بر ميگردم به صحبت اصلي خودم و مجيد گرامي (+++) كه هر دو بر اين باوريم كه دول غربي اگر خواستار تغيير بافت اقتصادي خود هستند - كه بودند و هنوز هم هستند - پس بايد ناخواسته تن به پذيرش و يا محكم تر بگويم جايگزيني تغيير بافت فرهنگي و مذهبي و ... خود نيز بدهند آنان حتما به اين قضيه پي برده اند كه مهاجران ميبايست توانائي انجام بعضي از آداب و رسوم مملكت خود را نيز به همراه داشته باشند ولي اين همراهي و با خود بودن را بايد برايش حصاري در نظز گرفت كه اگر اينچنين نشود - گويا نشده است - غرب گريبانگير بمبي خواهد شد كه نامش اعتقاد است و بد تر از هر گونه بمب اتمي كه در دنياي كنوني وجود دارد


تمام اين تفكرات بر اساس پايه هائي شكل ميگيرد كه امروزه در غرب كم و بيش مشاهده ميكنيم . دولتهاي اروپائي و يا حتي همين امريكا و كانادا و استراليا بايد بپذيرند كه در طول ساليان دراز به خاطر استفاده از نيروي ارزان جهان سوميها و كشورهائي كه به طور خواسته و يا ناخواسته اسلامگرا بودند ، ريسك بزرگي را مرتكب شده اند . اگر از نيروي آنها بنا به دليل رشد منفي جمعيتي كه در اين كشورها مشاهده ميكنيم ، به نحو احسن استفاده شده است ، در عوض بقيه مسائل آنان كمرنگ جلوه داده شده است و سعي شده كه آن را به شكلي به جامعه خود تحميل كنند . با توجه به اين نكته اعتقادات خشك موجود در اين جوامع به اندازه ائي حاكم و پابرجاست كه چون دوران قرون وسطي و حاكميت كليسا بر مردم اروپا


مطلبي ميخواندم از پيروزي دو وزير مسلمان در انتخابات مجلس كشور هلند ، احمد ابوطالب، وزير امور اجتماعی جديد هلند مراکشی الاصل است و خانم نبهات البيرق، وکيل دادگستری كه اهل كشور ترکيه است.... خود بخوانيم حديثي بلند و بالا از آينده . وقتي تغير بافت انساني بر اساس افراط گرائي در رشد و شكوفائي اقتصاد مطرح ميشود ، به دنبالش فرستادن وزرائ به مجالس كشورهائي چون هلند و بلژيك و دانمارك و كاندا و آمريكا ..... نيز دور از انتظار نخواهد بود چرا كه حال بر اساس قوانين ميبايست نسبيت جمعيت خارجي در اينگونه ممالك نيز داراي نماينده در مجالس اين كشورها باشند و بالطبع و به دنبال آن داشتن وزير و وكيل و نماينده


ادامه دارد......

جمعه، اسفند ۰۴، ۱۳۸۵


اخراجيها


عنوان فوق ، يعني اخراجيها نام جديد ترين فيلمي بود از مسعود ده نمكي كه در آخرين دوره از جشنواره فيلم فجر بر پرده سينما ها ظاهر شد و تا آنجا كه من در جريان هستم در سينماهاي نمايش دهنده اين فيلم سانس هاي فوق العاده اين فيلم بعضا تا چهار صبح بامداد روز بعد نيز ادامه يافته است و همينطور جالب است كه بدانيد اين فيلم سيمرغ بلورين بهترين فيلم از نگاه تماشاگران را نيز بدست آورده كه در نهايت بازار داغ انتقادها از كارگردان نيز با توجه به سوابق ژورناليستي و سينمائيش آغاز شده است


تهيه كننده فيلم مورد بحث خود از مديران سابق اداره كل نظارت و ارزشيابي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي بوده است و هم از فعالان سينماي دفاع مقدس و بازيگران فيلم نيز يك دوجين از معرفترين هاي عالم سينماي ايران بوده اند كه در اين فيلم حاضر به ايفاي نقش شده اند . بازيگراني چون اكبر عبدي ، محمد رضا شريفي نيا ، مريلا زارعي ، نگار فروزنده ، فخرالدين صديق شريف و ..... خلاصه با هم بخوانيم نقد يكي از اهالي سينما را از دست پخت برادر ده نمكي

چهارشنبه، اسفند ۰۲، ۱۳۸۵


رشد اسلامگرائي در جوامع غربي


دومطلب آخر مجيد را با دقت خواندم و بر آن شدم كه در باره اش چيزي بنويسم كه ابتدا نياز به پيش زمينه دارد


چند روز پيش اتفاقا مطلبي خواندم در بي بي سي و نظر سنجي كه در همين ارتباط از يك جامعه آماري بدست آمده بود . با توجه به اينكه هيچ نمودار آماري در ارتباط با نظر سنجي نميتواند كاملا صحيح باشد و يا اينكه نشان دهنده نظرات تمامي افراد يك جامعه باشد، نكاتي جالب در اين موضوع ديدم كه گفتنش خالي از لطف نيست


مجيد معتقد است و يا به ذهنش رسيده است كه " غرب اگر غرب شده، به اين دليل واضح است که انسان غربی آن را ساخته ، جوامع اسلامی نيز محصول ذهن مسلمان‌ها هستند" . اگر چنين فرض كنيم بايد اين را بدانيم كه براي مثال همين جامعه آمريكا به چه شكلي پديد آمد وسازندگان آن در طي سيصد و اندي سال كه از بوجود آمدنش ميگذرد چه قوم و چه گروهي و از چه كشوري بوده اند ؟ بدون شك احترام به قانون و جدائي مذهب از سياست دو عامل بزرگي هستند كه امروزه غرب را غرب ساخته . در همين نظر سنجي اتفاقا از كشور كانادا نيز آمده است كه هفتاد و سه درصد از پرسش شوندگان گفته اند كه ميتوان دنبال پيوندهاي مشترك باشيم ! كه بايد گفت ديدي مثبت به قضيه دارد


من بارها در نوشته هايم گفته ام كه به عنوان يك فرد مهاجر سعي كرده ام كه ارزشهاي زيبا و پسنديده از فرهنگ و سرزمين خودم را حفظ كنم و بديهايش را دور بريزيم و تلاش دو چنداني هم كرده ام كه همين ارزشهاي ضد ارزشي كه ميگويند در غرب وجود دارند را نيز به كناري بگزارم و ارزشهاي خوبش را بگيرم . در جامعه غربي كه به آنجا مهاجرت كرديم و يا مجبور به زندگي ( پناهندگي ) شديم ، برايمان دعوتنامه ارسال نشده است و اين ما هستيم كه بايد به عنوان ميهمان به قوانين جامعه ميزبان احترام بگذاريم و اگر درب ديزي آنان را به لحاظ نوشته شدن قوانين صحيح زندگي اجتماعي باز ميبينيم حيا گربه را بهشان نشان دهيم


اتفاقا مجيدي كه الان اين دو مطلب ( + + ) را گفته است خود جزء اشخاصي است كه به اين نكته اذعان داشته كه " تغيير بافت انساني ، موجب تغيير بافت فرهنگي نيز ميشود " ومن در اين خصوص با او صد در صد هم عقيده ام و بايد بگويم كه اين جزئي لاينفك از همين رشد اسلامگرائي در غرب ميباشد


با نگاهي ساده به پديده مهاجرت و پناهندگي ميتوان به سادگي دريافت كه كدام كشورها را ميتوان در زمره كشورهاي " مهاجر فرست " ديد ، كشورهائي كه به تعبيير آلفرد سووي فرانسوي " جهان سوم " و يا جهان عقب نگه داشته شده ميباشند و اتفاقا با قدري تامل در آمار و ارقام مهاجرتشان ميتوان به ريشه مذهبي آنان كه همان اسلام است رسيد


كشورهاي مهاجر فرستي در آفريقا چون مراكش و سومالي و مصر و اتيوپي .... و يا از قاره آسيا مثل افغانستان وپاكستان و ايران و عراق ... و يا در خود همين اروپا كشوري مثل آلباني كه با توجه به تجربه دوران وبلاگ نويسيم در اين مدت چهار سال بدان پي بردم در زمره كشورهائي بودن كه بيشترين مهاجران مسلمان را به اقصي نقاط دول متمدن غرب روانه كرده اند . البته ريشه هاي مهاجرت تنها به تنگناهاي مذهبي ختم نميشود كه اتفاقا سر چشمه اش ريشه در اكونومي و اقتصاد دارد و جبر فقر است كه آمار و ارقام اين مهاجرت را بالا ميبرد .... بگذريم


برگردم به مطلب بالا كه تغيير بافت انساني جبري به دنبال دارد به نام تغيير بافت فرهنگي و حتي مذهبي و .... كه اگر اين چنين نشود ، تصورمان به غلط است . حال بايد ديد كه ما بايد حيا گربه را پيشه كنيم و يا تا در ديگ را باز ديديم رحمش نكنيم و مسجد و مناره ها علم كنيم و مجله هاي مذهبي را با تيتراژهاي بالا به چاپ برسانيم و قيمه نذري در ايالت تورنتو پخش كنيم و باورهاي مذهبي را با توجه به هر شرايطي برگزار كنيم ؟ قدري پاسخش سخت است چرا كه تمامي اين اتفاقات در يك و يا دو روز نمي افتد ، تمامي اين تغييرات بر اساس يك پروسه زماني شكل ميگيرد كه يا كارگزاران دولت ميزبان از آن غافلند و يا از سر خوشبيني به اهميت فردي انسانها كه تو گوئي همه را به ديده يك انسان مترقي و روشنفكر مينگرند ، ميبنند . اگر خوشبين باشند به زعم من نوعي غلط است چرا كه چوبش را همين دولت بلژيك به عنوان يك مثال بارز و روشن و در ارتباط با مسلمين مراكش ، دارد ميخورد و حتما در ديگر كشورهاي مهاجر پذير نيز چنين است


به نظرم ميايد كه شايد بشود از بدو ورود آنان به جوامع غربي كاري را پيشه كرد و در مقابل برخي از فعل و انفعالات آنان ايستاد ، اگرچه تا اندكي ميشود ولي بايد ابراز كنم كه نشدني است . مجيد گرامي مشكل به نظر من يك چيز است و آن " اعتقاد غلط است " اگر نبود اين اعتقادات مزخرفي كه بر اساس پايه هاي مذهبي در ذهن افراد شكل گرفته است و بعضا از هزاران بمب اتم نيز مخرب تر خواهد بود ، خيلي از قضايا حل ميشد و مدينه فاضله هم به واقعيت امروزيش در مي آمد


نميدانم مطلبم را چه طور جمع كنم كه هر چه بر سر اين نوشتار تامل كردم ذهن مشوشم ره به جائي نميبرد انگار اين جريان و پروسه اسلام گرائي روندي است كه دارد مثل حركتهاي ثانيه شمار يك ساعت به جلو ميرود و نميتوان برايش سدي علمي ساخت تا در حركتش كندي ايجاد كرد


شايد دوباره در باره اش بنويسم

سه‌شنبه، اسفند ۰۱، ۱۳۸۵

نظر سنجي در وبسايت انتگراسيون ايرانيان ساكن آلمان


اين وبسايت اقدام به يك نظر سنجي از خوانندگان خود نموده است تا بتواند در هرچه بهتر شدن خود ، آراء شما را نيز مد نظر داشته باشد


اين وبسايت كه اهم مسائلش در ارتباط با موضوع مهاجرت و پناهندگي است ، از معدود وبسايتهاي موفقي است كه توانسته نه تنها مرجع خوبي براي ايرانيان آلمان به لحاظ كسب آگاهي در زمينه هاي ياد شده باشد ، بلكه توجه ايرانيان و فارسي زبانان ديگر نقاط مختلف را كه علاقه به دانستن در ارتباط با كشور آلمان دارند را نيز جلب كند


به ايرانيان گرامي و گرانقدر ساكن آلمان پيشنهاد ميكنم براي بهتر شدن و ادامه كار آگاهي رساني به اين وبسايت ، در نظر سنجي كه به همين منظور ترتيب داده شده است شركت كنيد

یکشنبه، بهمن ۲۹، ۱۳۸۵

آخرين نتايج اخذ تابعيت بلژيكي



كميسيون بررسي به درخواست كنندگان تابعيت بلژيكي كه در تاريخ نهم ژانويه تشكيل شده بود ، روز پانزدهم ماه مربوطه ، اسامي گيرندگان تابعيت بلژيكي را اعلام نمود كه ميتوانيد با ورود به اين صفحه و كليك نمودن بر روي شماره سمت چپ صفحه كه به عدد دوهزارو هشتصد و هفتاد ختم ميشود و عدد بعد از كراس آن " دو " ميباشد به صفحه جديدي مراجعه كنند كه به صورت فايل پي دي اف باز ميشود ( اگر فايل پي دي اف نداريد ميبايست اين برنامه را دانلود كنيد ) و با پائين كشيدن صفحه به اسامي نگاه كنيد و در صورت داشتن فردي كه درخواست كننده تابعيت بلژيك بوده است به دنبالش بگرديد



فراموش نكنيد كه سمت راست و چپ صفحه يكي است با اين تفاوت كه سمت راست ندرلند زبان است و سمت چپ فرانسه زبان



در اينجا به دو نفر از دوستان گرانقدرم آقاي علوي و خانم رمضاني كه موفق به اخذ تابعيت بلژيك شده اند تبريك عرض ميكنم



موناليزا - يك

شنبه، بهمن ۲۸، ۱۳۸۵


بيست و هفت فوريه


به بزرگواري خودتان ببخشيد كه ما اشتباها تاريخ بيست و هفت بهمن ماه را بيست و هفت فوريه نوشيتم . يكي اگه حالشو داره بره خبر بده درستش كنن ، اگر نه كه راقم مطلب رو به جرم پيش گوئي ميگيرن

جمعه، بهمن ۲۰، ۱۳۸۵

انطباق قانون آلمان و اتحاديه اروپا در مورد گرويدن مسلمانان به مسيحيت


اجراى مراسم دينى در حوزه‌ى عمومى و بطور جمعى يك حق انسانى است و آزادى انسان‌ها تنها نيايش در كنج خانه‌ها نيست. در صورتى كه دولت‌ها اين حق را از كسى سلب كنند، طبق قانون اروپا مى‌توان به افراد پناهندگى داد. اين در مورد گرويدن مسلمانان به مسيحيت نيز صدق مى‌كند. گفتگويى با وكيل دادگسترى پتر اشتورتسن برگر را در اين صفحه مطالعه كنيد

چهارشنبه، بهمن ۱۸، ۱۳۸۵

كاهش ساليانه شمار پناهندگان آلمان


وزارت كشور آلمان گزارش ساليانه مربوط به درخواست پناهندگى و ميزان پذيرش اين درخواستها را منتشر كرد. در ميان پناهجويان آلمان بسيارى نيز ايرانى‌اند. حنيف حيدرنژاد، مددكار اجتماعى و كارشناس امور پناهندگى در شهر بوخوم، به پرسشهايى در باره اين گزارش پاسخ داد است كه ميتوانيد در اين صفحه بخوانيد

شنبه، بهمن ۱۴، ۱۳۸۵

پرويز يا حقي درگذشت


خداوند رحمتش كند . راستي ما چه وقت ياد ميگيريم در زنده بودن آدمها ازشان تقدير كنيم