دوشنبه، آبان ۰۹، ۱۳۸۴

يكي كاشت و خدا كند ديگران برداشتي درست داشته باشند .


تابوت حاوی پيکر خانم «روزا پارکس» مدافع معروف و برجسته حقوق مدنی و
انسانی اقليتها در آمريکا، اکنون، در تالار مدور «روتاندا» در ساختمان کنگره آمريکا، برای ادای احترام عموم قرار داده شده است.




مطلب كاملتر به زبان انگليسي از ويكي پديا

شنبه، آبان ۰۷، ۱۳۸۴

نبرد تمدنها به جاي گفتگوي تمدنها !


مطلبي از صداي فارسي دويچه وله كه به نظرم جالب اومد و لينكش رو ميزارم تا بقيه هم اگه خواستن يك نگاهي بكنند .

چهارشنبه، آبان ۰۴، ۱۳۸۴

روياى زندگى در جهانى ديگر


چه كسى را مى توان يافت كه به آينده خود نيانديشد؟ پرداختن به آينده، طرح ريختن، پروراندن آرزوها و خيال ها در ذهن و آميختن آنان با واقعيت، بويژه به عنوان يكى از خصوصيات دوران جوانى در بسيارى از جوامع نام برده شده است .


مطلبي از بخش فارسي دويچه وله در ارتباط با زندگي در جهاني بهتر و يا به عبارتي ديگر .

دوشنبه، آبان ۰۲، ۱۳۸۴

چرا پروسه پناهندگي طولاني ميشود - قسمت پاياني


قسمت چهارم از سلسله مطالب " طولاني بودن پروسه پناهندگي " را با ذكر گفتاري از نخست وزير انگلستان ، توني بلر دنبال ميكنيم . وی در تازه ترين اظهار نظر درباره روند مهاجرت به اين کشور گفته است:

"ما در اين مورد نه همانند يک قلعه محصور خواهيم بود و نه درها را به طور کامل باز خواهيم گذاشت."در قسمت دوم از اين مبحث اشاره داشتيم كه مهاجرت و پناهندگي ، اغلب زمينه ساز مهمي براي پيشرفت انسانها و به تبع آن سودمندي دولتهاي مهاجرت پذيز بوده است .

در همين راستا توني بلر در ادامه گفته هاي خويش در اين خصوص بيان ميدارد كه :" از قرن هفدهم به اين طرف مهاجرت برای اقتصاد بريتانيا " به طور قطع ضروری بوده " و خدمات عمومی امروز بريتانيا مرهون کمک های مهاجران است. " اگرچه در ادامه به تهديدات هميشگي در باره اين پديده نيز ميپردازد و اشاره ميدارد كه :

افرادی که می خواهند از حق اقامت و شهروندی در بريتانيا برخوردار شوند، بايد ماليات بپردازند، به قوانين اين کشور احترام بگذارند و افراط گرايی و عدم تحمل ديگران را کنار بگذارند. با توجه به نكات اشاره شده در فوق و قسمتهاي قبلي اين نوشتار در ميابيم كه طولاني بودن اين پروسه امري به ظاهر سخت و طاقت فرساست و با تمامي اين مهاجران و پناهندگان به گونه ائي بر خورد خواهد شد كه ديگر قصد عزيمت به نقطه ائي ديگر را از ذهن خود بيرون آورند . و يا حداقل به اين امر توجه داشته باشند كه پروسه پناهندگي و مهاجرت چنين سال به طول خواهد انجاميد .

وقتي دولت براي تك تك اين افراد برنامه ريزي ميكند و هزينه هاي هنگفت اجتماعي و... را براي اين افراد ميپردازد ، بديهي است كه از اين سرمايه گزاري ، به آينده بازگشت سرمايه تفكر ميكند و همچنين پر كردن خلاء نيروي انساني كه با توجه به رشد منفي جمعيت در كشورهاي اروپائي ديده ميشود . تصور اين را بكنيد كه وقتي با بازيهاي مافيائي و سياسي كاري ، فردي را به مدت پنج سال و يا بيشتر در كشوري نگاه دارند ، شخص مزبور به اميد وعده هاي داده شده مجبور است كه امروز را به فردا و فردا را به ماه آينده و سال را به چند سال ديگر واگزار نمايد تا ببيند در باره اش چگونه تصميم گيري ميشود .

آيا پس از گذشت اين زمانهاي به ظاهر تلف شده براي وي و در باطن مفيد براي دولتهاي مهاجر پذير ، داراي هويت و پاسپورت و يا حق شهروندي ميگردد يا خير ؟ اين بلاتكليفي خود به خود او را در مسير تشكيل يك زندگي به مقصود ميرساند و وقتي كه مدت زيادي را مجبور به ماندن در يك كشور خاص شد ، نا خواسته تفكر و ديدي كه به عنوان سكوي پرتاب كشوري كه در حال حاضر در ان درخواست شهروندي داده است را از سر بيرون ميكند ( عده ائي در اين تفكرند كه بعد از گذشت سالها كه در انتظار پاسخ حق شهروندي مانده اند ، ميتوانند به دياري ديگر و البته اينبار با يك گذرنامه معتبر عزيمت نمايند .

اگر چه اين امر دور از دسترس نيست ، اما بايد توجه نمود كه تا قدري سخت و به همت والا و صد البته با توجه به شرايط زمان وقوع آن بايد مورد بررسي قرار گيرد ) و ترجيح ميدهد در همان محل به استقرار دائمي خود براي زندگي آينده چشم بدوزد.از آن طرف نيز مسئله به شكلهاي گوناگوني در جهت جلوگيري دولتها از روند بي رويه مهاجرت و پناهنده شدن افراد مطرح ميگردد و روزانه در اغلب سايتهاي خبري در باره اين موضوع ميخوانيم و ميشنويم .


پ . ن

لازم به توضيح ميباشد كه نوشتارهاي تحت عنوان " چرا پروسه پناهندگي طولاني ميشود " را نيز، قبل از اين در سايت ايرانيان بلژيك پابليش نموده بودم . و قسمت اول از اين نوشتار نيز هفته قبل در وبسايت گويا و توسط گردانندگان اين سايت در بخش " جامعه در وبلاگها " آورده شد . از اين عزيزان سپاسگزارم .

شنبه، مهر ۳۰، ۱۳۸۴

نگاهي به وبلاگ ها


عنوان فوق سلسله نوشتاري است از عبدالقادر بلوچ كه چندي است با دقت ميخوانمش . تا به حال چند قسمت از مطالبش را در اين خصوص دنبال كردم و اخرينش را نيز كه در باره حسن درويش پور است .


منتظر ميمانم تا هدفش را در دنبال كردن به اين موضوع جويا شوم ، البته نه از سر فضولي !

پنجشنبه، مهر ۲۸، ۱۳۸۴

ده دليل براي افتخار مرد بودن


قابل توجه خانمهاي گرامي ! ما مردها اينيم ديگه ! ( طنزي از بروبچه هاي عمران ... ) لينك از طريق بلاگ نيوز .

چهارشنبه، مهر ۲۷، ۱۳۸۴

چرا پروسه پناهندگي طولاني ميشود - قسمت سوم


قسمت سوم از مطلب طولاني شدن پروسه پناهندگي را با ذكر اين مطلب ادامه ميدهيم كه در بخش اول و دوم نظر خوانندگان و پناهجويان گرامي را به گوشه ائي از سياست هاي پناهنده پذيري كشورهاي مورد نظر جلب نموديم .

در اين بخش به راهكارهاي دولتهاي اينگونه ممالك در جهت جذب اين نيروها و همچنين طولاني نمودن مراحل اقامت و دادن پاسخ سريع و يا طولاني مدت به انان ميپردازيم .با توجه به انچه در دو قسمت اول و دوم از اين مطلب آمد ، متوجه شديم كه مهاجرت اغلب زمينه ساز مهمی برای پيشرفت بوده و بنظر می رسد که از اين پس نيز چنين باشد .

اگر چه در متون حقوق بين اللمل و سياست ، تعريف پناهنده با مهاجر متفاوت است ليكن در اين نوشتار مقصود همان نتيجه ائي است كه بدنبال طولاني بودن اين شرايط بدون در نظر گرفتن واژه هاي اشاره شده ميباشد . ( اساساً پناهنده با مهاجر فرق دارد. به همين علت طرز رفتار با آنها به موجب قوانين بين المللی متفاوت است ، مهاجران، به ويژه مهاجران اقتصادی، به ميل خود جا به جا می شوند تا دورنمای زندگی خود و خانواده خود را بهبود ببخشند. اما پناهندگان به خاطر نجات جان خود و حفظ آزادی شان ناچارند از جايی به جای ديگر بروند .)

جا دارد در ادامه بحث به مطلبي از اقاي رود لوبرز كميسيونرقبلي عالي سازمان ملل متحد براي امور پناهندگان اشاره كنم كه بيان ميدارند : " اگر رسيدگی به ادعای پناهجويان سالها طول بکشد، همه درها برای سوء استفاده کسانی که می خواهند آنها را استثمار کنند باز خواهد بود ! "

آنچه كه از شواهد و مسائل گفته شده توسط مقامات و نوشته هاي تائيد شده بين المللي بر مي آيد ، همگي بر كوتاه بودن اين دوره و دادن پاسخي سريع به درخواست كنندگان اشاره دارد و در آنطرف قضيه نتيجه دقيقا عكس تمامي آنچه بيان داشته اند ميباشد . براي جستجو در علل اين امر بايد به مواردي اشاره داشت :

هزينه هاي گزافي كه اين دولتها از بدو ورود من و شما متقبل ميگردند جزئي از بودجه دولتها در مسائل كشور داري است كه همه ساله توسط نمايندگان و پارلمان هاي كشورهاي متبوع تهيه ميگرد و برگزاري كلاسهاي آموزشي زبان و دوره هاي شهر شناسي و از اين قبيل بواسطه پاگير كردن تك تك اين افراد و ماندگاري آنان در كشور مورد نظر صورت پذيرفته است . به بيان ساده بايد گفت كه آنها از بدو ورود شما با توجه به مخارجي كه حكومتهاي اين گونه كشورها ( مهاجر فرست ) صرف رشد و نمو شما نموده اند به نحو احسن استفاده ميبرند و طي يك دوره جند ساله ( بدون در نظر گرفتن استثنا ) اين افراد را آماده بهره وري ميكنند .

بردگان پيشرفته قرن حاضر پس از فراگيري مسائل اوليه به اين نتيجه خواهند رسيد كه ديگر كمكهاي دولتي و سوبسيد هاي دولت براي زندگي آنان كفايت لازم را نداشته و در صدد اين امر بر مي آيند تا به دنبال شغلي براي بهبود وضعيت خود بر آيند تا بتوانند در حد يك زندگي نيمه مرفه خانواده اروپائي به زندگي خود ادامه دهند ( صد البته اگر اين راه را نيز دنبال نكنند ، دولهاي پناهنده پذير با توجه به هزينه هاي متقبل شده و به صورت خودكار انها را جذب بازار كار خواهند نمود و با تمامي مخالفتهاي راسيستي كه امكان وجود آن در ادارات و مراكز كارگري وجود دارد ، كارفرمايان را با بخششهاي مالياتي و سوبسيد هاي دولتي ناچار به پذيرش انها مينمايند ) .

اگر چه اين كمك هزينه دولتها نيز تا زماني مشخص و طبق قوانيني كه بر سر آن ساليان دراز تفكر شده است ، به پايان خواهد رسيد . بدين ترتيب فرد مورد نظر و يا خانواده مهاجر و پناهنده تحت فشارهائي قرار ميگيرد تا موارد اشاره شده در فوق به تثبيت برسد .

در اين ميان عده ائي نيز بدون توجه به مسائل فوق آزادانه دست به خلافكاريها و بزه كاريهاي اجتماعي از جمله كار سياه ميزنند كه به توجيح خود سر دولت را لاي برف كنند ، غافل از اينكه سر خود را در برف فرو برده اند .

ادامه دارد ....

سه‌شنبه، مهر ۲۶، ۱۳۸۴

همه چيز در باره بلژيك


دوست وبلاگ نويسمان " من در غربت " مطلبي تقريبا كامل از هر آنچه در باره بلژيك بايد بدانيد رو در وبلاگشون نقل كردند و سايت ايرانيان رو كه اين حقير هم افتخار همكاري با اون رو تا همين يكي دو ماه پيش داشتم ، براي بدست اوردن اطلاعات بيشتر و مفيد خدمت شما عزيزان ارائه كردند .


اصل مطلبشان درارتباط با" همه چيز در باره بلژيك "، اينجا مطالعه كنيد .

دوشنبه، مهر ۲۵، ۱۳۸۴

چرا پروسه پناهندگي طولاني ميشود - قسمت دوم


در بخش اول از مطلب " طولاني بودن پروسه پناهندگي " به چگونگي همكاري قاچاقچيان و شبكه مافيائي آن در ارتباط با رشد پناهندگي و پناهنده ( انسانهائي كه در چهار چوب تعاريف حقوقي اين واژه ميگنجند ) شدند به اروپا پرداختيم و در ادامه مطلب با اشاره به زندگي و تعريف آن در اروپا و تفاوت آن با آنچه ما بر اساس پندارهاي سنتي و تشكيلات خانوادگي و اجتماعي خود داريم ، پرداختيم .

همچنين به اين مطلب اشاره نموديم كه كشورهاي اروپائي و از جمله بلژيك ، با توجه به رشد منفي جمعيت و ميانگين سني افراد جامعه ، كماكان به نيروي مهاجر و پناهنده و صد البته در راستاي رشد اقتصادي جامعه شان نيازمندند .

ادامه قسمت اول ....

در راستاي درخواست پناهنده شدن و طولاني بودن اين پروسه و اينكه چرا قوانين به صورت يكسان و با توجه به يك پروسه خاصي صورت نميگيرد ، مباحث مختلفي بيان ميگردد كه در اين ميان نمونه هاي قابل لمس، بسيار ديده و يا شنيده شده است . از ان جمله اينكه
چرا فلان شخص در مصاحبه خود با ادراه اتباع بيگانه پاسخ مثبت دريافت نموده و ان شخص ديگر پاسخ منفي دريافت نموده است ؟

چرا با تمامي مدارك و اسنادي كه ارائه ميكنيم با پاسخ منفي در مصاحبه اول روبرو ميگرديم ؟ و چرا با توجه به همان مدارك در مصاحبه هاي ديگر پاسخ مثبت دريافت ميكنيم؟چرا پس از گذشت چند سال ، فردي با انجام يك مصاحبه به تمام آنچه خواسته ، رسيده است و چرا آن ديگري سه بار و در تاريخهاي پياپي به كميسارياي عالي پناهندگان دعوت ميگردد و دست آخر سر از پا دراز تر راهي خانه ميگردد؟ و هزاران چرا هاي ديگر كه تمامي پناهجويان كمابيش با آن دست و پنجه نرم ميكنند و در جريان روند و پيگري پرونده ساير دوستان خود نيز ميباشند .

حقيقت امر را به نظر با قدري تحليل روشن بينانه و ساده ميتوان مشخص نمود . همانطور كه قبلا به نظر شما خوانندگان ارجمند رسيد ، اين پروسه بنا به دلائلي ميبايست طولاني مدت باشد و پناهنده راهي به جز تحمل اين سختي ( البته عده ائي بر اين اعتقادند كه شرايط پناهندگي همانطور كه در گرفتن پاسخ شهروندي مناسب براي همه يكسان نبوده است ، در حالت اقامت موقت تا اخذ اولين پاسخ و شرايط در نظر گرفته شده از لحاظ سيستمهاي اجتمائي و رفاهي و بهداشتي ، نيز داراي شرايط يكساني نبوده است ) ندارد .

قدر مسلم كسي براي اين قشر از افراد دعوتنامه ائي ارسال نكرده است تا حال بخواهد شرايط را براي زندگي شما ، آنهم خارج از عرف متداولش در نظر بگيرد . ( بدون در نظر گرفتن امضا و توافق نامه هاي بين اللمللي در اين باره )ذهن همه پناهجويان را به دانستن اين نكته روشن ميكنيم كه اگر قرار باشد دولتهاي اروپائي در مدت زمان كوتاهي به همه اين افراد پاسخ مثبت و حق شهروندي اعطا نمايند ، ممالك "مهاجر فرست " ديگري در صفحه جغرافيائي كشورهاي جهان سوم باقي نخواهد ماند و كشورهائي كه در زمينه هاي مختلف سياسي و مذهبي و اجتماعي و اقتصادي اسيب پذير نشان داده اند ، به يكباره با سيل پناهنده شدن شهروندانشان مواجهه خواهند شد كه اروپا و ساير كشورهاي پناهنده پذير را دچار مشكل خواهند نمود .

از اين رو ست كه انچه در ظاهر امر و در مصاحبه هاي انجام شده توسط ادارات اتباع بيگانه اين كشورها با پناهجويان ميبينم و آنچه در اخبار ميخوانيم ، با تفكرات و ايده هاي ما سازگاري نشان نميدهد .

ادامه دارد ...

یکشنبه، مهر ۲۴، ۱۳۸۴

چرا پروسه پناهندگي طولاني ميشود - قسمت اول


طي ماههاي اخير اخبار بسياري در باب پناهندگي و مهاجرت و چگونگي اخذ شهروندي از دولتهاي اروپائي بر روي تلكس خبرگزاريهاي دنيا امده است و در اين ميان سهم سايتهاي خبري كه از درون هر يك از كشورهاي مهاجر پذير به نقل اخبار و مطالب در اين خصوص پرداخته اند ، اندكي قابل توجه مي آيد ، چرا كه آنها از بطن جامعه اروپا و از يك كشور خاص به نقل اين مطالب ميپردازند.


و اما مسئله پناهندگي در كشور بلژيك كه تا اندكي رفتارهاي قانوني ان براي پناهجويانش قابل هضم نيست داراي پاره ائي از مسائل است كه به شرح كوچكي در باره آن ميپردازيم :


گروه عمده ائي از پناهجويان كه حدفاصل سالهاي ۱۹۹۸تا ۲۰۰۱ وارد اروپا شدند تا به يكي از كشورهاي اروپائي اعلام پناهندگي كنند ، جواناني تشكيل ميدانند كه سن آنها كمتر از ۲۲ ( ۲۲ تا ۳۰ ) سال نبود و اين عده با باتوجه به مشكلات و معضلاتي كه در كشورهاي خود داشته اند ، تحت فشار و يا به صورت عادي تصميم به ترك ديار گرفتند و اميد به زندگي بهتر ، آنها را با پر خطرترين راههاي انتخاب به مقصد روبرو ساخت .


در اين ميان سيستم مافيائي قاچاق انسان كه امروزه از ان به عنوان با ارزش ترين و سودمند ترين نوع قاچاق نام برده ميشود در تلاشي بي نظير و با همكاري باندهاي بزرگ بين اللمللي بر جلوه اين نوع از مهاجرت رونق داده و اروپائي را كه برابر آمارهاي اعلام شده ، سالانه به نيروي كار انساني فراواني نياز دارد ، ياري نمودند .جواناني كه خاك و ديار خود را بر حسب اجبار و يا به دلخواه خود ترك ميگويند ، سنين آموزشي و فراگيري را تا حدي كه بتوان از آنها در مصارف اقتصادي بهره وري نمود ، كسب نموده و دولتهاي متبوع آنان زحمت اين قضيه را كشيده و از منابع هنگفت خود كه به تاراج نيز ميرود ، در اين راه سرمايه گزاري نموده اند .


حال اين لقمه چرب و نرم را در دهان كشورهائي كه با رشد منفي جمعيت مواجه ميباشند ، ميگزارند و آنها نيز با توجه به سيستم قوي در اداره امور جامعه ، آنها را آماده بهره وري ميكنند .اگرچه شايد اين مسئله ساليان نه چندان درازي نيز تداوم يابد ، اما به يقين با داده هاي فكري انها و برنامه ريزيهاي درست آموزشي و فني و حرفه ائي به كار گمارده خواهند شد .


كشورهاي اروپائي از جمله كشور بلژيك نيز ، علاوه بر رشد نامناسب جمعيت و ميانگين سن از اين قاعده جدا نبوده و افرادي كه تصور ميكنند مراكز كمك به اين مهاجرين و آوارگان تا زماني كه انان نخواهند تن به كار بدهند به ياري آنها ميشتابند ، سخت در اشتباهند . از اين گذشته - خود همين افراد بعد از گذشت چند سال در ميابند كه اگر به بازار كار جذب نگردند ، از چرخه زندگي به صورت خودكار كنار مانده و روز به روز در انجام كارهاي خود ناتوان خواهند ماند ، چرا كه بازار جوامع اروپائي يك بازار مصرفي است كه انسانها در زندگي با آن بايد به اجبار آن نيز در زمينه هاي مختلف اجتماعي و اقتصادي و سياسي تن در دهند .


ادامه دارد....