چهارشنبه، فروردین ۱۰، ۱۳۸۴

در حاشيه يورش به مدارس كودكان در سيدنى



دولت دست راستى جان هاوارد در استراليا اين هفته دست به تعرضي ديگر به حقوق پناهندگی زده است، که در نوع خود کم نظير بود. نظام سرمايه داری، پليس را دستگاهی برای تامين امنيت جامعه تعريف ميکند. اما تعريف واقعی آن را بايد در مدارس راهنمايی و ابتدايی استراليا ديد اين بار بر خلاف داستانهای جنايی پليسی به آسيب پذيرترين حلقه اجتماعی به جای دسته جات گانگستر حمله ميکند.



اصل مطلب

سه‌شنبه، فروردین ۰۹، ۱۳۸۴

وبلاگ بلژيك


امروز ايميلي داشتم از دوست زحمتكش و گرانقدرم و همچنين همكار نويسنده ام در سايت ايرانيان بلژيك دال بر اينكه لينك وبلاگش را به آدرس جديد ايشان عوض نمايم .


... فقط بايد بگويم كه كار جالبي كرده و از آنجا كه با سليقه ايشان تا حد زيادي آشنائي دارم ، اميدوارم كه در معرفي فرهنگ و خوبيهاي ما ايرانيان ( نه بديهامون ) موفق عمل كنه . من به سهم خودم تا جائي كه بشه وبلاگش رو به وبلاگ داران هلندي و بلژيكي معرفي ميكنم و از خود ايشون هم ميخوام كه به تبادل لينك با وبلاگ داران ندرلند زبان بكوشد .


همت اين همكار عزيز رو مورد ستايش قرار ميدهم و اگر كاري نيز از دستم برآيد ، از انجامش كوتاهي نخواهم كرد .اين رو اضافه كنم كه ما ايرانيها با تمام بديهائي كه داريم ، يك وقتهائي خوبيهامون رو لگد مال ميكنند و اين به خاطر حسي هست كه در وجود ما شرقيها نهفته است . من اسم اين حس رو " شرم شرقي " گذاشتم كه ما رو در ديدار با اروپائيان و خارجيان با لبخند و مهرباني نشان ميدهد ، در صورتي كه اينها ما رو .....

بگذريم كه اگر بخوام در بارش بنويسم بايد تا صبح بشينم .


دوشنبه، فروردین ۰۸، ۱۳۸۴

تسيهلات جديد براي پناهندگان كرد در تركيه !


دولت ترکيه روز گذشته اعلام کرد براي پناهندگان کرد ايراني که بيش از چهار سال است در اين کشور بلاتکليف هستند، تسهيلاتي فراهم کرده است.


یکشنبه، فروردین ۰۷، ۱۳۸۴

ده سال پس از شنگن



ايده شجاعانه يك گروه كوچك از كشورهاى اروپائى شامل آلمان، فرانسه، هلند، بلژيك و لوگزامبورگ در سال ۱۹۸۵ در شهر شنگن لوگزامبورگ براى برداشتن مرزها، ده سال بعد به واقعيت پيوست .



ده سال از اين ماجرا ميگذرد و اينك ....

شنبه، فروردین ۰۶، ۱۳۸۴

يک مهاجر هيچ جا ندارد که برود


شعري از نوردمن ترانه سراي سوئدي كه با ترجمه حميرا عزيز در اختيار خوانندگان گذاشبه شده .

جمعه، فروردین ۰۵، ۱۳۸۴


لطفا راهنمائي كنيد
يكي از دوستان خواننده لطفا من رو راهنمائي كنه . دو روزه كه درخواست آپ تو ديت شدن وبلاگم با اين پيام خطا مواجه ميشه ، البته وقتي مطلبي رو در خبر چين پابليش ميكنم ، بازم همين پيام خطا رو دريافت ميكنم و سوادم نميرسه كه بايد چكار كنم . محبت كنيد ....
نكته تكميلي : من آدرس هر وبلاگي رو كه ميدم اين پيام خطا رو ميزنه ؟ !!!
يكي از اين علما اعلام لطفا سريعا راهنمائي بفرمايند .

پنجشنبه، فروردین ۰۴، ۱۳۸۴

مشكلات پناهجويان در كمپ هاي آلمان


" در مورد مسائل مختلفى كه برايم پيش مى آمد، به آنها خيلى ميگفتم كه ما اينجا آدم هستيم، ما حيوان نيستيم. ما سگ تان نيستيم. ما در اينجا آدم هستيم، با نيازهاى يك آدم! حداقل بايد شرايطى با يك سطح حداقل براى ما بگذاريد. نه اينكه ديگر از حداقل هم پايين تر باشد."


مطلبي از روشنك زنگه در صداي فارسي آلمان را اينجا ببينيد .

چهارشنبه، فروردین ۰۳، ۱۳۸۴

در حاشيه تغييرات قوانين پناهندگى در سوئد



... سريعتر به متقاضيانى که به جاى امن نياز دارند جواب داده خواهد شد چون مسئله حمايت انسانى خيلى ناروشن است . از اين ببعد دلايل بايد روشن و محکم باشد تاکسى حمايت بگيرد ....



اصل مطلب

سه‌شنبه، فروردین ۰۲، ۱۳۸۴

خودكشي يك پناهجو در بلژيك


خبر در گذشت خانم ندا عظيميان را كما بيش در سايتهاي خبري بلژيك دنبال كردم و همانگونه كه در سايت ايرانيان بلژيك انتشار يافته است (آگهي همدردي در صفحه اول ) مراسم يادبودي براي اين عزيز نيز در شهر گنت برگزار خواهد شد . آنچه اين حقير شنيدم و شايد هم موثق نباشد ، نامبرده با توجه به شرايط روحي و رواني ، دچار افسردگي شده بوده و در نهايت تصميم به خودكشي گرفته است .


البته پليس شهر گنت به چند نفر مظنون شده است و آنها را مورد بازجوئي قرار داده است و تا اين لحظه نيز خبري رسمي مبني بر علت اصلي اين مسئله از سوي آنها منتشر نشده است .


همچنين شنيده ها حكايت از آن دارد كه پدر نامبرده با هزينه دولت بلژيك جهت گرفتن جسدش به بلژيك خواهد آمد . در اين خصوص اگر مطلب تازه ائي انتشار يافت ، همينجا به آن خواهم پرداخت .

دوشنبه، فروردین ۰۱، ۱۳۸۴

تفاوت بين عملگي با مفت خوري !


چند روزي هست كه ميخواهم بدانم تفاوت بين حكومتهاي پادشاهي با جمهوري خواهي در چيست ! پاسخش را در حد معلومات اندكم ميدانم ، اما حرفم با آنهائي هست كه شاهان را در رژيم پادشاهي مفت خور خطاب ميكنند .

ميشود براي من توضيح بدهيد كه مثلا در سيستم جمهوري ، رؤسا - به طور مثال آقاي شيراك از صبح تا شام عملگي ميكنند ؟ ! كه پادشاهان را مفت خور خطاب ميكنيد .

یکشنبه، اسفند ۳۰، ۱۳۸۳


سال خروس


اين مطلب بي بي سي رو بخونيد و سال خوبي براي خودتون آرزو كنيد . اين قديميها ميگفتن همه چيزا زير سر انگليسيهاست ، همچين بد هم نميگفتن ها !


شوخي كردم و لي مطلب بي بي سي به قول بعضي ها بد جوري بوي سياست ميده .

شنبه، اسفند ۲۹، ۱۳۸۳

۳۰ درصد ازاقامتهاى تحملى يك ساله شد



براساس قانون جديد مهاجرت و مشكل پناهجويان با اقامت هاى تحملى (دولدونگ) دولت به ايالات پيشنهاد كرد كه كميسيون موارد سخت (هرته فال كميسيون) كار خود را گسترش بدهد. در اين رابطه ايا لت نورد راين وستفالن (با مركزيت شهر دوسلدورف) پيشقدم شد و كار كميسيون ذكر شده را توسعه داد .



قدري قديمي است ولي خواندنش بدون ضرر نيست .

جمعه، اسفند ۲۸، ۱۳۸۳

جويس شاهکارش را در مهاجرت نوشت .کوندرا در مهاجرت کوندرا شد. جوزف کنراد و ولاديمير ناباکوف و آيزايا برلين مهاجر بودند. اگر دوست داريد يادتان باشد که مادلن آلبرايت و ايزابل آلنده هم مهاجر ند.


و نيز به ياد داشته باشيد که به ياد ماندنی ترين داستان های سال های اخير ادبيات انگليسی و آمريکايی را نيز مهاجران خلق کرده اند.در باره کيفيت و چگونگی و فرايند شکل گيری اش بحث بسيار است. ميان رفتن وماندن يک چيزی است که ....


خواندن اين سايت را به آنهائي كه قصد مهاجرت به كاندا دارند ، توصيه ميكنم .

پنجشنبه، اسفند ۲۷، ۱۳۸۳

تغييرات در قوانين مهاجرتي و پناهندگي سوئد


چند روز پيش مطلبي را استكهلميان مبني بر اجراي در خواست پناهندگي انساني تر در سوئد انتشار داده بود كه هم اينك جزئيات كاملتري را در باره آن ميخوانيم .

چهارشنبه، اسفند ۲۶، ۱۳۸۳

ناكامى دولت هلند در اخراج پناهجويان


قريب به يك سال از صدور تصميم تاريخي و ضد انسانى دولت و وزير مهاجرت هلند مبني بر اخراج ٢٦٠٠٠ پناهجو كه گسترده ترين اخراجها در اروپا پس از جنگ جهانى دوم ميباشد، ميگذرد. با اعلام اين تصميم موج وسيع و گسترده اي از اعتراض مبارزه و مقاومت اجتماعى و توده اي در هلند شكل گرفت. دهها ائتلاف و اتحاد مركب از صدها سازمان و نهاد در دفاع از پناهجويان شكل گرفت و در هر شهر و روستاى هلند پرچم مبارزه و اعتراض و همبستگى برافراشته شد .


مطلبي به قلم فرشاد حسيني را در اينجا دنبال كنيد .

سه‌شنبه، اسفند ۲۵، ۱۳۸۳


روزنامه مترو در بلژيك



امروز صبح كه عازم محل كارم بودم ، طبق معمول روزنامه رايگان مترو كه معمولا در اروپا و در ايستگاههاي را آهن بين شري توزيع ميشه رواز داخل صندوق مخصوص برداشتم و به محض نشستن در ترن و خواندن ان ، عكس صفحه اول در ارتباط با مراسم سر دوشي زنان پليس در ايران ، نظرم رو جلب كرد . گفتم شايد نظر شما هم به اين عكس جلب بشه !!!!

دوشنبه، اسفند ۲۴، ۱۳۸۳

اجراي در خواست پناهندگي انساني تر در سوئد !


برخي از چهره هاي مذهبي و سياسي كشور سوئد خواستار توجه بيشتر به پناهندگان شده اند .


اصل اين مطلب را در اين قسمت بخوانيد .


لينك امروز


در ارتباط با دومين جلسه وبلاگ داران، نقطه ته خط مطلبي دارد كه مطلبش بي تاثير از برگزاري آن جلسه و موضوع آن نيست . ما تا ياد نگيريم كه معناي فضاي گفتگو چيست ، بايد تحمل خيلي از چيزها را بكنيم ، ولي وقتي كاسه اين تحمل لبريز شد ، چه بايد كرد ؟

یکشنبه، اسفند ۲۳، ۱۳۸۳

دومين پالتاك بدون حضور ماكياولي برگزار شد !


اولندش بحث ديشب داغ داغ بود . من كه شور بختانه از اولش حضور نداشتم و نميتونم جلسه رو بسته بندي كنم ( بخوانيد جمع بندي ) و قرار شد كه از همون وسطهاي جلسه كار بسته بندي رو بدن به پانته ا كه علي تمدن هم دوباره هل شد و زودي گفت اره خيلي خوبه بدين ، منم موافقم .

حالا نگو اين بنده خدا كه ماشالله سرش از جلسات ديگه هم خيلي شلوغ بوده نيم ساعت بعد از خود اين حقير امد و در نتيجه بسته بندي جلسه برايش ممكن نبود و من هي پي ام دادم كه بابا اين غربتستان ( چقدر غريبه ، آدم دلش كباب ميشه ) نميتونه و بايد كسي ديگه اينكار و بكنه و بالاخره علي جان دو ريالي مبارك رو به ته قلك فشار دادند .


دومندش ما نفهميديم كه مديران اين جلسه چه جوري معرفي شدند و كي اونها رو انتخاب كرد


سومندش چرا براي همه چيز از آدم y ميخواهند ، الي در انتخاب مديران .


چهارمندش اين عبدالقادر با اجازه كي اسم خودش رو با حروف بزرگ تايپ كرده بود كه تو چشم بخوره و جلب توجه بكنه ؟


پنجمندش اين علي چرا اينقدر به سينه چاك گير داد كه ميندازمت بيرون ، هر چي باشه اين سينه چاك چند تا سينه - ببخشيد چند تا پيراهن بيشترچاك داده .


ششمندش چرا همه به مجيد زهري ميگن مجيد زهري عزيز ؟


هفتمندش اين آقائي كه يه جلسه مهم داشتند ! و داريوش رو خواننده نميدونن و تره هم براش خرد نميكنند و بعضي از كامنت گزارها رو احمق خطاب كردند بفرمايند كه مثلا براي مطلب به اين زيبائي كه نوشته اند ، چه كامنتهائي مناسب است ؟


هشتمندش اين بنده خدا كه گفت ما دكان دار نيستيم ( بر وزن وبلاگ دار ) و وبلاگ نويس هستيم ، خارجكي مينويسه و بقيه بچه هاهم تو پالتك آي ديش رو خارجكي هم بلد نيستند بخونن koksijde .


نهمندش سيلويا كجا بود ؟
دهمندش( از اينجا به بعد يه ذره جديه ) پالتاك ديشب با بد اقبالي ، همه دوستان را با مشكل صدا مواجه كرد و در نهايت همه دوستان با مشكل فراوان توانستند مباحث رو دنبال كنند . ديشب دومين جلسه پالتكي وبلاگ داران برگزار شد و محور اصلي گفتگو كه بيشتر به آن پرداخته شد اخلاق كامنت نويسي يا كامنت گزاري بود . حضور اين حقير همانطور كه از قبل گفته بودم كمرنگ باقي ماند . ولي چهار دانگ از شش دانگ حضورمان را با دقت به حرفها و پي ام هاي رد و بدل شده سند زديم .


كامنت گزاران چند دسته اند :


دسته اول الكي كامنت ميزارن كه يك كليكي روي وبسايت و يا وبلاگشان بشود و خواننده براي خود جمع كنند ، اين كامنت گزران معمولا يه چيزكي در قسمت نظرات بزرگان مينويسند( كه مطالب اين بزرگان سرشار از نكات خواندني و قابل استفاده است و به هيچ كس هم ارتباط ندارد كه اين بزرگ چه مينويسد ، همانطور كه نبايد انتظار برود كه گذاشتن نظر كامنت گزار نيز هيچ ارتباطي با سليقه شما نميتواند داشته باشد ) تا ادمهاي ديگر بر هوم پيج ( خارجي بخوانيد ) انها كليك كنند .


دسته دوم بدون ارتباط با نوشته نويسنده يه چيزكي ميپرانند ، مثلا مينويسند شنيدم ديشب خانه سر دبير : عمه ام بودي ؟ !


دسته سوم كه حالشان از نوشته هاي نويسنده نظر خواه به هم ميخورد ، چهار تا فحش نون و آب دار هم نثار يارو ميكنند .


دسته چهارم كامنت گزاران كه تعدادشان كم نيست از اين ميسوزند كه مثلا چرا براي يه نوشته شخصي شما كه مربوط به حال نداشتنتان است و نرفتن به سر كارتان و مرخصي گرفتن و رفتن به دامان طبيعت و قهوه خانه ...، شما درخواست نظر كرديد و كامنت نظر خود را باز گذاشته ايد .


دسته پنجم از اين كامنت گزاران بي اخلاق كه مثل اين ماكياولي پدر سوخته سياستمدار ، اصلا بوئي از اخلاقيات نبرده اند ، فحش و ناسزا مينويسند و ميروند .


و اما دسته اخر كه نظريه پردازان وبلاگي هستند نه تنها مودب ، بلكه پاسخ ، نوشته و نظر خود را آگاهانه و در ارتباط با موضوع مينويسند كه اين عده داراي ارزش گزاري نزد وبلاگنويسان ميباشند .


آخرينندش ! نظر اين حقير اينه كه هر كسي دوست داشت قسمت نظر خواهيش رو باز كنه و هر كسي دوست نداشت ببنده . اگر توانستيم با دادن آگاهي به اين دسته از افراد بي اخلاق ، كنش و منش نظريه پردازي را ياد بدهيم كه هيچ ، و اگر نه بايد فكري به حال خودمان بكنيم .


نكته تكميلي : پيشنهاد ميشود كه براي نشست بعد از آقاي حسيني اخلاق در خانواده نيز دعوت گردد تا ما را از مبحث اخلاقيات در كامنت بهره مند نمايند !

شنبه، اسفند ۲۲، ۱۳۸۳

مستمع صاحب سخن را بر سر ذوق آورد



امشب و در دومين جلسه پالتك بچه هاي وبلاگ نويس تا جائي كه بشه ميخوام شنونده باقي بمونم . دليل خاصي هم براي اين تصميم ندارم و بعد از شنيدن حرفهاي سايرين شايد دلائلي را براي اين امر بتراشم !!!



تا يادم نرفته بگم كه دو تا تشكر و قدر داني خيلي گنده ! به مجيد آقاي زهري و بلوچ عزيز بده كارم كه البته فكر ميكنم جامعه وبلاگ نويس اين بده كاري حقير رو با خودشون سهيم باشند ، بهتره .



از مجيد عزيز به خاطر وقت و تلاشي كه براي خبر چين گذاشته و كارش خيلي پسنديده بود و بلوچ گرامي به خاطر راديو بلاگ و آموزش ساخت آن . از شنيدن صداي گرمش لذت بردم و همچنين از نكاتي كه بدان ياد آور شد . پاينده باشيد و سرافراز .



يك شوخي هم بكنم و اين اينكه هي نگين مملكت ما نياز به مدير داره ، ماشاالله ماشاالله يه اتاق پالتك نزديك به ده تا مدير داره كه اگه قرار باشه هر كدوم از اينها پنج دقيقه حرف بزنن و فقط يك بار حرف بزنن ميشه پنجاه دقيقه و اگه قرار بشه كه هر كدوم يك بار هم F9 را فشار بدهند كه بقيه بايد غاز بچرونن !



عجب پاسخي داده ف . م . سخن به نبوي كه البته من امروز فرصت خوندنشون رو پيدا كردم .

جمعه، اسفند ۲۱، ۱۳۸۳

نگاهى به وضعيت تكان دهنده كودكان پناهجو در هلند



... بچه هاى بيگناهى که از کشورهاى مختلف جهان به اميد يافتن مکان امن و آينده روشن به اين ديار آمده اند، آنانى که نظاره گر وقايع هولناکى بودندو براى خودشان در همين اوان کودکى، داراى تجربيات تلخى از محيط اطراف خود هستند، که باور و يادآورى آن لرزه به اندام مياندازد و بواسطه آن عصبانى و پرخاشگرند. در هم شکسته اند و اميدى به آينده ندارند ....



اصل مطلب

پنجشنبه، اسفند ۲۰، ۱۳۸۳

جابجائي !


به يك خانواده مقيم كانادا ، آمريكا يا استراليا ( چه خوش اشتها ) براي تعويض اقامت با مجوز مربوطه نيازمنديم !


در ضمن خدا پدر و مادر اين مگ هوريان رو بيامرزد كه ما را همچنان پشتيباني ميكند . ( مقاله ائي از صداي آمريكا )

چهارشنبه، اسفند ۱۹، ۱۳۸۳

گريه كنيم يا افتخار ؟


مديركل كنسولي وزارت امور خارجه ايران گفت: بيشترين جامعه آماري ايرانيان خارج از كشور در آمريكا هستند.
«مهاجر» مديركل كنسولي وزارت امور خارجه صبح امروز در نخستين كنفرانس بين‌المللي مديريت اشتغال در خارج از كشور و مهاجرت نيروي كار گفت : بر اساس تحقيقات آماری بيشترين جامعه آماري ايرانيان در آمريكاست كه قريب يك ميليون نفر ايراني در آمريكا حضور دارند و سطح سواد آنها بسيار قابل توجه است، 63 درصد از آنها مرد، 4 درصد همسر آمريكايي دارند، 60 درصد بيش از 40 سال سن دارند و 63 درصد تحصيلات دانشگاهي دارند.


وي افزود: برخي از جامعه‌هاي آماري ايرانيان در خارج از كشور قابل توجه است از جمله در سوئد در طول سالهاي بعد از انقلاب جامعه ايراني تشكيل شده است و در دهه 1940 _ 50 تعداد معدودي ايراني در سوئد داشتيم و تقريبا يك درصد كل جمعيت سوئد ايراني هستند.


مهاجر با بيان اينكه ايرانيان زيادي در كانادا جذب شدند و در سالهاي اخير رشد زيادي داشتند، گفت: در دهه 80 حدود 4/4 درصد، در دهه 89 _ 80، 25 درصد و در دهه 90-96، 33 درصد و بعد از آن، 36 درصد ايراني هستند. مديركل كنسولي وزارت امور خارجه با بيان اينكه كشورهاي مقصد دنبال نيروهاي ايراني هستند، گفت: تعداد ايرانياني كه در آمريكا و آلمان در مناصب بسيار حساس هستند قابل توجه است.

سه‌شنبه، اسفند ۱۸، ۱۳۸۳

آخرين سوآلات مربوط به گرين کارت و توضيحات دکتر صداقت


يك ذره از تاريخ مصرفش گذشته ، ولي اونهائي كه ميخواهند بر تجربيات خودشون اضافه كنند اين صفحه رو ببينند .

دوشنبه، اسفند ۱۷، ۱۳۸۳

شمار مهاجران زن در جهان رو به افزايش است


سازمان ملل متحد می گويد که امروزه شمار روزافزونی از زنان به طور مستقل مهاجرت می کنند و به منبع اصلی درآمد خانواده هايشان بدل می شوند .
اما اين سازمان اخطار می دهد که زنان در جستجوی يافتن يک زندگی بهتر بيش از پيش در مقابل قاچاق انسان آسيب پذير می شوند .


وبلاگها در پالتاك


همه چيز براي بار اول خوب و عالي بود ولي :
اولندش كه همه به علي تمدن گير ميدادن كه چرا اينجوري ميشه و چرا اونجوري و اين بيچاره هم كه بد جوري احساس مديريت بهش دست داده بود يهو هل ميشد و بعضي جاها مجبور ميشد يا الكي عذر خواهي بكنه و يا اينكه بگه بله دوست عزيز به نكات خوبي اشاره فرموديد . از همه بيشتر هم سيلوياي( كسي اگه ادرس وبلاگش رو داره ، لطف كنه بفرسته ) عزيز كه نكات فني را به حاضرين گوشزد ميكرد به اين تمدن گير ميداد .




دومندش من اميدوارم و يقين دارم كه هر كاري اولش سخته و صد در صد با مشكلات و اشتباهاتي روبروست ولي به مرور زمان بهتر خواهد شد .


سومندش اين نقطه ته خط ديشب خيلي وقتها سر خط وارد ميشد و اصلا به قيافش نميخورد كه ( ببخشيد به نوشته هاش ) كه اينقدر صبور باشه .


خورشيد خانوم كه نگو بيشتر حرف زدنش مثل يه ستاره بي رنگ و كم فروغ بود تا مثل يه خورشيد گنده كه همه ازش حساب ببرن .


چهارمندش اين مجيد عزيز كه بالاخره ما صداش رو شنيديم و ياد صداي يك شخصيتي كه چندين ماه قبل با راديو ميبدي مصاحبه هائي داشت به نظر خيلي جدي ميامد و دوست داشت كه از اولش يه بحث داغ و مشتي شروع بشه .


پنجمندش اين پانته آ خانوم غربتستان كه ما اولش فكر كرديم ( به خودش ميگم كه چي فكر كردم ) خيلي شوخ طبع هستند بد جوري حال اون آقائي كه ادعا كرده بود ميام و ولي نيومد رو گرفت ، اگر چه محترمانه بود ولي خوشمان آمد . نظرم رو در ارتباط با كانون وبلاگ نويسان و حضور افرادي از اين جمع رو در پالتاك ديشب بيان كردم ، البته كوتاه بود و رعايت برگزاري جلسه اول به شكل آموزشي رو كردم .


اين كه شخص مدعو از حضور خود در اين همنشيني كوتاهي كرد ، به خودش برميگرده ولي تمامي آنچه من ديشب در ارتباط با اين آقا به شكل خلاصه بيان كردم واقعيتي است كه بايد به ان ايمان بياوريم . قهرمان پروري كردن و بي جهت از كاه - كوه ساختن رو كنار بگزاريم و مسائل رو ريشه يابي كنيم .به نظرم هيچ بهانه ائي توجيه عدم حضورش را نميتواند جبران كند .


بعضي ها شايد از حضور و پاسخ گفتن در جمع همكارانشان ترسي به دل دارند كه حضور به هم نميرسانند . و يا اينكه به خود باور پيدا كرده اند كه واقعا كسي هستند .بگزريم بايد پاسخهاي او را نيز بشنوم و بعد بيشتر در باره اش حرف بزنم ... اين حداقل چيزي است كه دمكراسي گفتگو بايد تحملش رو داشته باشد .


ششمندش بعضي ها هم امدند و معلوم نشد كه چرا زود رفتند از جمله مهشيد گرامي .


هفتمندش زن نوشت هم تا ميومد حرف بزنه اين ادمين هاي فمنيست به طرفداريش بلند ميشدند كه اي بابا اين بيچاره دستش افتاد از بس كه بالا بود ، چرا بهش وقت نميدين كه حرف بزنه ؟


هشتمندش زمان برگزاريش از نظر من خوب بود
مديريتش با يك مقدار هماهنگي بيشتر و كمتر شدن پي ام هاي پشت صحنه كه امكان داره رشته مديريت رو از دست ادمين اصلي بگيره ، حتما بهتر خواهد شد
استفاده از وقت شناسي افراد حاضر حائز اهميت بود
رعايت قوانيني كه توسط ادمين ها تذكر داده ميشد ، عالي بود
راهاي ارتباطي في مابين وبلاگ نويسان مورد برسي قرار گرفت
پيشنهاد ساخت و بررسي يك وبلاگ گروهي قرار شد كه در دستور كار قرار بگيره و در بارش تفكر بيشتري به عمل بياد
جلسه بعدي رو نيز قرار شد كه از طريق وبلاگهائي مثل علي تمدن در جريان قرار بگيريم.


اخريندش ! هم اين كه اون اولها تا به يه نفر ميگفتيم كامپيوتر داري ميگفت آي ديت چيه؟! و اين نشون دهنده خيلي از چيزا بود كه فعلا در بارش بحث نميكنيم . اما ذكر اين نكته رو ياد اور ميشم كه بعضي ها چت بازهاي خيلي خوبي هستن و بهتره كه در كار مديريت با تمدن همكاري كنند ، از جمله همين عزيزان سيلويا گرامي بود كه علاوه بر آگاهيش در ارتباط با اتاقهاي پالتاك ، آرامش گفتاريش هم قابل ستايش بود . خداي نكرده منظورم بد تداعي نشه كه ايشون چت باز قهاري هستند ، بعضيها ادمين هاي اتاقهائي هستند كه در آنجا بحثهاي سياسي و اجتماعي و فرهنگي و خلاصه نقدهاي عالي در ارتباط با مسائل خاصي نيز انجام ميشه كه توانائي انجام اين كار ها در اين افراد بيشتره .


اونهائي هم كه رفته بودند كنسرت داريوش ، اميدوارم با حال خوبي برگشته باشند !

یکشنبه، اسفند ۱۶، ۱۳۸۳

اولين جلسه وبلاگستان فارسي


وبلاگستان فارسي به همت چند نفر از مطلب نويسان عزيز شب خوب و خوشي رو پشت سر نهاد و اميدوارم كه با تلاش بيشتر تمامي عزيزان از جمله علي تمدن عزيز ، خورشيد خانوم ، نقطه ته خط، و خلاصه خيلي ديگر از زحمتكشها كه رو سفيدمان كردند ، بهتر و مفيد تر بشه . چاپ اول اين ساعات خوب را زنده و داغ داغ گذاشته تو وبلاگش . فرصت كنم پيشنهاداتي دارم كه بايد بنويسم .


اين سخنان گهر بار ملا حسني در كانادا را نيز كه از ديد اين حقير دور مانده بود ، بخوانيد تا بعدا ما هم حرفي برايش بنويسيم . در ضمن توجه شما را به تعريف پناهنده در سر تيتر اين وبلاگ جلب ميكنم . ايشان كه جديدا در امور مربوط به پناهندگي ميخواهند يك مصاحبه با آقاي لوبرز مستعفي هم داشته باشند ، پناهنده را كسي ميدانند كه زندان رفته باشد و شكنجه شده باشد . آقا نميشود شما به همان كارهاي آموزش ساخت وبلاگتان بپردازيد و نظر ندهيد .


هموطنها هم برايش مطلبي نوشته بوده كه من امشب از آنجا متوجه شدم .


نكته تكميلي اينكه بازتاب جلسه پالتاكي و اعلام برگزاري آن در صداي فارسي آلمان نيز به نظر خوانندگان عزيز رسانده شده است . كه لينكش را در خبر چين نيز گذاشتم . از زهري عزيز نيز به خاطر اين خبر چين سپاسگزاري ميكنم .

شنبه، اسفند ۱۵، ۱۳۸۳

چين


نزديك به چهارده سال پيش در كلاس درس استاد شاهنده كه سياست و حكومت در چين را ميگزراندم ، ايشان به بيداري اين غول خفته در سالهاي بعد اشاره ميكرد و گويا حالا زمان اين بيداري فرا رسيده تا بار ديگر دنيا به سوي دو قطبي شدن پيش رود و شايد كمي بيشتر از آن به تك قطبي تبديل گردد و اينبار اين چين باشد كه سروري جهاني كند .

جمعه، اسفند ۱۴، ۱۳۸۳

ديروز و امروز مهاجران افغانى در ايران



مردم افغانستان در اين سالها از جنگ و بى‌ثباتى کشورشان آسيبهاي بسياري ديده‌اند. به گزارش سازمان حقوق بشر افغانستان، که مورد حمايت سازمان ملل نيز قرار گرفت و اواخر ژانويه تقديم حامد کرزاى رئيس جمهور اين کشور شد، هفتاد درصد مردم افغانستان خود را قربانى جنايات جنگى و نقص حقوق بشر مى‌‌دانند .



اصل مطلب

پنجشنبه، اسفند ۱۳، ۱۳۸۳

تازه ترين اطلاعات آماري امور پناهندگان ملل متحد UNHCR


تازه ترين اطلاعات آماري را كه توسط امور پناهندگان سازمان ملل متحد انتشار يافته است را به زبان انگليسي در اين صفحه ببينيد تا در اولين فرصت به بررسي آن بپردازيم .

چهارشنبه، اسفند ۱۲، ۱۳۸۳

كودكان پناهجو به تنهائي اخراج ميشوند


اين خبر از سايت استكهلميان ميباشد و اين حقير تعريف كودك را با خواندن اين خبر از ياد بردم !